بيكى از همنشينانش گفت : موقعيت عمل من كه انجام دادم نسبت به عملى كه ابو مسلم انجام داد چگونه است ، آن دوست گفت : او خلافت را از قبيله اى بقبيلهء ديگر تغيير داد ، و تو از برادرى ببرادرى ، و فرق اين دو را خود بهتر دانى فضل گفت : نه ( اين طور نيست ) ، من هم از قبيله اى بقبيلهء ديگر ميبرم و اشاره كرد بمأمون كه علىّ بن موسى را بجاى برادرش مؤتمن وليعهد قرار داد ، و علىّ بن - موسى الرّضا عليه السّلام بخراسان آمد و بر مأمون وارد شد ، در سنهء دويست از راه بصره و فارس بهمراه رجاء بن ابى ضحّاك .
و آن جناب با دختر مأمون تزويج كرد ، و خبر اين جريان ببغداد به بنى عبّاس رسيد ، بر آنها بسيار گران آمده ابراهيم بن مهدىّ را پيش انداختند و با او بخلافت بيعت كردند ، و در بارهء او دعبل بن علىّ خزاعىّ ( بطعن ) شعرى سروده : 1 - اى گروه سپاهيان نوميد مباشيد ، حقوق رسمى و صله‌هاى خود را دريافت كنيد و در پاره اى از نسخ بجاى « خذوا عطاياكم » آمده « و ارضوا بما كان » است ، يعنى بآنچه واقع شده راضى باشيد ، و خشمگين نباشيد و اوقاتتان تلخ نشود .

378