نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 649
مىباشد ، و مرا مريض نداشته مگر فكر و غم آنان ، امام عليه السّلام فرمود : از همان كس كه اميد آن دارى كه حسنات تو را بيفزايد و گناهان تو را محو سازد از همان كس اصلاح كار فرزندانت را اميد دار ، آيا نمىدانى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : هنگامى كه از سدرة المنتهى مىگذشتم و به شاخهها و ساقهاى آن رسيدم ديدم ميوههاى آن چون پستانها آويخته است . و از پاره اى از آنها شير مىچكيد و از پارهء ديگر عسل و از برخى روغن و از بعضى آرد سفيد و از بعض ديگر نيشكر يا نخ و الياف و از ديگرى سدر يا دارچين كه گردى است شيرين ، و همهء آنها به جانب زمين مىريخت ، و من مىپنداشتم و فكر مىكردم كه آيا اينها كه از اين پستانها ميريزد براى كيست و چه كسانى مستحقّ اين گونه نعمتهايند ؟ جبرئيل همراه من نبود و من از مقام او گذشته بودم كه ناگاه صدائى برخاست و پروردگارم عزّ و جلّ به من خطاب كرد كه : اى محمّد ! اين شجره را در مرتفعترين مكان رويانيدم تا از آن كودكان : پسران و دختران امّت تو را طعام و غذا دهم ، پس به پدران دختران بگو : دل نگران ايشان مباشيد و از فقر و تنگدستى آنان رنج نبريد كه من همان طور كه آنها را خلق كردهام همان گونه ( رزق )
649
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 649