نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 499
يك مرواريد سفيد است . آن مرد از گاو پرسيد كه چرا چشمش را پايين انداخته ، سر به آسمان بلند نمىكند ، حضرت فرمود : به خاطر خجالت و شرمندگى از خداوند عزّ و جلّ ، آنگاه كه قوم موسى گوساله را پرستيدند ، سرش را بزير انداخت . و نيز آن مرد ، نام كسيرا كه دو خواهر را همزمان در عقد خود داشت سؤال كرد ، فرمود : يعقوب بن اسحاق كه حبار و راحيل را همزمان در حبالهء نكاح خود داشت و بعدا اين كار تحريم شد و خداوند اين آيه را نازل فرمود : « . . . . . * ( وَأَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الأُخْتَيْنِ ) * » ( و نيز بر شما حرام است كه دو خواهر را همزمان در عقد خود داشته باشيد - نساء : 23 ) و نيز در بارهء جزر و مدّ سؤال كرد ، حضرت فرمود : فرشته اى است به نام رومان كه بر درياها گمارده شده ، هر وقت پاهايش را در دريا بگذارد ، پر و لبريز مىشود و هر زمان كه پاهايش را در آورد آب پايين مىرود ، و نيز از نام پدر جنّ سؤال كرد ، حضرت فرمود : شومان ، و او همان است كه از شعلهء آتش آفريده شده است ، آن مرد سؤال كرد : آيا خداوند عزّ و جلّ پيامبرى بسوى جنّ مبعوث نموده است ؟ حضرت فرمود : بله ،
499
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 499