نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 39
گفت : « بر امام موسى كاظم - عليه السّلام - وارد شدم در حالى كه ايشان به شدّت مريض بودند ، به حضرت عرض كردم : اگر خداى ناكرده براى شما اتّفاقى بيفتد - و خدا آن روز را نياورد - به چه كسى رجوع كنيم ( امام بعد از شما كيست ) ؟ فرمود : به فرزندم » علىّ « ، نوشتهء او ، نوشتهء من است ، و او وصىّ و جانشين من بعد از مرگم خواهد بود . نصّى ديگر : 2 - از علىّ بن يقطين روايت شده است كه گفت : « نزد حضرت امام موسى كاظم عليه السّلام بودم و فرزندشان « علىّ » نيز حضور داشتند ، امام فرمودند : اى علىّ ! اين پسرم آقا و سرور فرزندان من است ، كنيه خودم را به او عطا كردم ، ( علىّ بن - يقطين گويد : ) هشام ( كه اين مطلب را از من شنيد ) با دست بر پيشانى خود زد و گفت : « انّا لله » ، يعنى امام كاظم عليه السّلام با اين سخن ، خبر فوت خود را به تو دادهاند » . ( توضيح : ظاهرا عبارت « يعنى ابن سالم » كه در متن عربى آمده از اشتباهات
39
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 39