نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 370
كرد ) گفت : اى آقا ! اجازه ميدهيد سؤال كنم ؟ امام فرمودند : هر چه ميخواهى سؤال كن ، او گفت : نظر شما در بارهء كسى كه اراده را همچون « حىّ » ، « سميع » ، « بصير » و « قدير » اسم و صفت بداند چيست ؟ حضرت فرمودند : شما مىگوئيد : اشياء پديد آمدهاند و با يك ديگر تفاوت دارند ، چون او خواسته و اراده كرده است ولى نمىگوئيد : آنها پديد آمدهاند و با يك ديگر تفاوت دارند چون او سميع و بصير است ، اين دليلى است بر اينكه آنها مثل « سميع » و « بصير » و « قدير » نيستند ، سليمان گفت : او از اوّل و ازل مريد بوده است ( يعنى ) متّصف به صفت اراده بوده است ) . حضرت فرمودند : اى سليمان ! آيا اراده اش چيزى است غير از او ؟ گفت : بله ، حضرت فرمودند : پس در اين صورت چيزى غير از خود او را از ازل با او همراه دانسته اى ! سليمان گفت : نه ، چيزى را با او همراه نمىدانم ، امام فرمودند : آيا اراده حادث است ؟ سليمان گفت : نه ، حادث هم نيست ، در اينجا مأمون بر او بانگ زد و گفت : آيا با چنين كسى مكابره مىكنى و جواب « سربالا » مىدهى ؟ انصاف را از دست نده ، آيا نمىبينى كه در اطرافت از اهل نظر و بحث ، نشستهاند ؟
370
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 370