نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 234
رضا عليه السّلام از مقابل قبرى از قبرهاى خاندانش عبور مىكرد ، دست خويش را به آن قبر نهاده ، چنين عرضه داشت : خدايا قدرتت بىهيچ ضعف و سستى آشكار است ، خلايق تو را نشناختهاند ، و ( با معيارهاى مادّى مثل جسم بودن ، مكان داشتن ، محدود بودن به زمان ، ديده شدن ووو - ) تو را مىسنجند و اين نوع سنجش با اعتقاد به ربوبيّت تو مغاير است و من ، از كسانى كه با تشبيه كردن ( تو به خلق ) در پى معرفت و شناخت تو هستند ، تبرّى مىجويم . هيچ چيزى همانند تو نيست و آنها نيز ( با اين روش ) هيچ گاه نمىتوانند تو را ادراك كنند ، اگر مىخواستند كه تو را واقعا بشناسند ، اين نعمتهاى ظاهرى تو ، براى آنها بهترين راهنما بوده ، و براى شناخت تو ، كافى بود در مخلوقين تو بينديشند ، نه اينكه به سراغ ذات تو رفته ، بخواهند كنه آن را دريابند ، ولى آنها ( از اين كار غفلت نموده ) تو و مخلوقات را يكسان پنداشتند و به همين دليل است كه تو را نشناختند و به جاى تو ، بعضى از آيات و نشانه هايت را ربّ خويش دانستند و تو را آن گونه وصف كردند ، خدايا ! تو برتر و بالاتر از آن مطالبى هستى كه تشبيه كنندگان تو را با آنها وصف نمودهاند . 6 - أبو جعفر بزنطيّ گويد : عدّه اى از ما وراء النّهر خدمت امام رضا عليه السّلام
234
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 234