responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 126


به همراه فرزندشان حسن بن علىّ عليهما السّلام و سلمان فارسى ، در حالى كه به دست سلمان تكيه داده بودند ، به مسجد الحرام وارد شدند ، در اين موقع مردى خوش هيئت و خوش لباس خدمت حضرت آمد و سلام كرد . حضرت سلام را جواب دادند . مرد نشست سپس گفت : يا امير المؤمنين ! من از شما سه سؤال دارم ، اگر جواب داديد ، خواهم فهميد كه مردم در بارهء شما به كارى مرتكب شده‌اند كه يقينا در دنيا و آخرت در امان نخواهند بود اما اگر از عهدهء جواب برنيامديد خواهم دانست كه شما و ديگران يكسان هستيد . حضرت فرمودند : هر چه مىخواهى بپرس . مرد گفت : بفرمائيد وقتى انسان مىخوابد ، روحش بكجا ميرود و انسان چگونه مطلبى را بياد مىآورد ، و چگونه فراموش مىكند ، و چه مىشود كه فرزند انسان شبيه به دائى يا عمويش مىشود ؟ امام ، حسن را فرمود : تو پاسخ گوى ،

126

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 126
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست