نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 121
سخن مىآورد شمشير صدا مىزند و مىگويد « اى ولىّ خدا بپا خيز كه ديگر براى تو جائز نيست از پيكار با دشمنان خدا باز ايستى » پس ، حضرت قيام مىكند و دشمنان خدا را - در هر جا به دست آورد - مىكشد و حدود الهى را برپا كرده ، اجرا مىكند ، به حكم خداوند حكم مىكند . در حالى كه جبرئيل عليه السّلام در سمت راست آن حضرت و ميكائيل در سمت چپ ايشان خواهند بود ، اين مطلب را كه برايتان گفتم - و لو بعد از مدّتى - خواهيد دانست و كارهايم را بر عهدهء خدا مىگذارم . اى ابىّ : خوشا [1] به حال كسى كه او را ملاقات كند ، خوشا به حال كسى كه او را دوست بدارد ، و خوشا به حال كسى كه به او معتقد باشد ، خداوند ، به خاطر وى و به خاطر إقرار و اعتقاد به خدا و رسول و همگى ائمّه ، آنها را از هلاكت نجات مىدهد ، خداى منّان درهاى بهشت را براى آنها باز مىكند . مثل آنها در زمين ، مثل مشك است كه دائم از خود بوى خوش ساطع مىكند ولى تغييرى در او حاصل نمىشود . و مثل آنها در آسمان مثل ماه نورانى است كه هيچ گاه نورش خاموش نمىشود .
[1] . يعنى بالفارسية : خجستگى و فرخندگى باشد براى او .
121
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 121