responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 450


و ياد كن اى محمد كه چون خدا بعيسى گفت اى عيسى بن مريم تو گفتى مردمان را كه فرا گيريد مرا و مادر مراد و خدا بدون خداى بحق عيسى عرض كرد تنزيه ميكنم تو را از شرك تنزيه كردنى نسزد و نشايد مرا كه بگويم آن چيزى را كه سزاوار نباشد مرا گفتن آن اگر بوده‌ام و گفته‌ام آن را پس تو دانستهء آن را تو ميدانى آنچه پنهان ميكنم در نفس خود همچنان كه تو ميدانى آنچه آشكارا ميكنم و من نمىدانم آنچه در ذات تست يعنى آنچه اخفا كنى از معلومات خود بدرستى كه تو داناى پوشيده هائى نگفتم امت خود را مگر آنچه تو امر كردى بآن كه بايشان بگويم كه بپرستيد خداى را كه پروردگار من و پروردگار شما است يعنى مربوب و مخلوق تو ام نه خالق و رب و بودم من بر اقوال و افعال ايشان گواه مادامى كه بودم در ميان ايشان پس آن هنگامى كه مرا گرفتى و بآسمان بردى تو نگهبان بر ايشان و عالم باحوال ايشان بودى و تو بر همه چيزها گواهى و نيز حقتعالى فرمود * ( يَسْتَنْكِفَ الْمَسِيحُ أَنْ يَكُونَ عَبْداً لِلَّه وَلَا الْمَلائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ ) * و هرگز ننگ و عار ندارد مسيح از آنكه باشد بنده مر خداى را و نه آنكه عار داشته باشند فرشتگان مقربان درگاه احديت از آنكه بندهء خدا باشند و نيز حقتعالى فرموده است * ( مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِه الرُّسُلُ وَأُمُّه صِدِّيقَةٌ كانا يَأْكُلانِ الطَّعامَ ) * نيست مسيح پسر مريم يعنى عيسى كه او را خدا مينامند مگر فرستاده خدا بدرستى كه پيش از او فرستادگان خدا بودند و مادر او مريم كثير الصدق بود چه تصديق بجميع انبيا و بآيات ربانى ميكرد بودند اين پسر و مادر كه طعام ميخوردند و در معنى اينست كه تغوط ميكردند و كسى كه ادعا كند از براى پيغمبران خدائى را يا ادعا كند از براى ائمه ( ع ) خدائى را يا پيغمبرى را يا از براى غير ائمه امامت را پس ما از او در دنيا و آخرت بيزاريم ، مأمون گفت يا ابا الحسن پس چه ميگوئى در رجعت امام رضا ( ع ) فرمود كه رجعت حق است چه آن در امتهاى سابقه بوده است مطابق نعل بنعل و پر تير به پر تير يعنى هيچ تفاوتى از اين جهت ندارند و پيغمبر ( ص ) فرموده است كه چون مهدى از اولاد من خروج كند عيسى بن مريم از آسمان فرود آيد و عقب سر او نماز كند پس آن جناب فرمود در ابتداى امر اسلام غريب بود و بزودى عود كند و غريب باشد پس خوشا بحال غربا عرض كردند يا ابن رسول الله پس چه نوع خواهد شد فرمود پس از آن حق باهل حق برگردد . پس مأمون عرض كرد يا ابا الحسن چه ميفرمائى در قائلين بتناسخ حضرت رضا ( ع ) فرمود كسى كه قائل است بتناسخ كافر است بخداوند عظيم و تكذيبكننده است بهشت و جهنم را « مترجم گويد » قائل بتناسخ كسى است كه قائل است بتعلق ارواح بعد از خرابى اجسام باجسام ديگر و تفرق ارواح از آن اجسام پس بنا بر اين ارواح در اين عالم متردد است در اجسام عنصريه مأمون عرض كرد چه ميفرمائى در

450

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 450
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست