responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 417


و شايد غرض او توهين آن بزرگوار بوده است زيرا كه حكم او نسبت بفضل بن سهل نافذ بود چه اگر او منصب وزارت ميداشت و ليكن در زمرهء ملازمان مأمون بود و در بعضى نسخ بدل سجا بجيم معجمه مشدده حاء مهمله مخففه ثبت است بنا بر اين نسخ اين سه لفظ بيك معنى نخواهد بود زيرا كه سحا الكتاب يعنى بست سر نوشته را پس شايد مراد مأمون اين باشد كه نوشته را بخاك آلوده كن و سر آن را بيند و با گل مهر كن چنان كه نقلست كه يكى از حضرات ائمه ( ع ) پشت كاغذ را گل ماليد و مهر كرد و اين نسخهء ثانى اظهر است و بنا بر اين غرض مامون توهين نبوده است چنان كه از طريقهء مكالمات سابقه او با آن بزرگوار نيز چنين برميآمد كه غرض او اظهار محبت بوده است پس شايد بخاك آلودن كاغذ و با گل مهر كردن ديدن آن زمان بوده است و علت وضع آن بزودى بر آمدن مطلب بوده است « مصنف گويد » كه راه قبول كردن حضرت رضا ( ع ) عطاهاى مأمون را از همان راه است كه پيغمبر ( ص ) هديه هاى پادشاهان را قبول ميفرمود و از همان راه است كه حسن بن على بن ابى طالب ( ع ) عطاهاى معاويه را قبول نمود و از همان راه است كه حضرات ائمه پدران آن بزرگوار از خلفاء هر يك در زمان خود قبول ميكردند و هر كسى كه تمام دنيا از او باشد و بر دنيا غالب آيد يعنى پشت بدنيا كند و دنيا را نخواهد پس از آن بعضى از مال دنيا را باو عطا كند جايز است قبول كند و نقصى بر او وارد نميآيد .
از جمله اشعارى كه حضرت رضا ( ع ) انشا فرمود و در مقابل شعرى تمثال آورده يعنى در مقام رد بر شعرى ديگر انشا فرموده است اينست كه از معمر بن خلا دو جماعتى مروى است كه گفتند حضرت رضا ( ع ) بر ما وارد شد بعضى از ما باو عرض كرد خداوند مرا فداى تو كند چيست از براى من كه روى مبارك ترا متغير مىبينم آن بزرگوار فرمود كه من شب گذشته را خواب نرفتم و پيوستهء متفكر بودم در قول مروان بن ابى حفصه < شعر > انى يكون و ليس ذاك بكائن للمشركين دعائم الاسلام لبنى البنات نصيبهم من جدهم و العم متروك بغير سهام ما للطليق و للتراث و انما سجد الطليق مخافة الصمصام قد كان اخبرك القرآن بفضله فمضى القضاء به من الاحكام ان بن فاطمة المنوه باسمه حاز الوراثة عن ببنى الاعمام و بقى ابن نتلة واقفا مترددا يرثى و يسعده ذوى الارحام < / شعر > يعنى كجا رواست و هرگز نخواهد بود كه از براى مشركان ستونهاى اسلام باشد يعنى هرگز نميشود كه از براى اولاد عباس كه مشركند خلافت باشد و حال اينكه از براى فرزندان دختران نصيب و سهم است از حد ايشان يعنى اولاد فاطمه از جد خودشان

417

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 417
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست