responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 369


و نيكو تكلم كرد و آن جناب فرمود اى پسرك من حمد مخصوص خداوندى است كه ترا جانشين پدران و مايه سرور در ميان فرزندان و عوض از صديقان من قرار داد يعنى مرا بهتر از تو پسر و صديقى نيست از أبو الحسين محمد بن ابن ابى عباد كه مردى بود مشهور بشنيدن آواز لهو و خوردن شراب مروى است كه گفت از حضرت رضا ( ع ) از شنيدن آن آواز لهو سؤال كردم فرمود اهل حجاز را در آن رأى است يعنى ميگويند كه جايز است شنيدن آن و حال آن كه در معرض باطل و لهو است يعنى از قبيل لهو است و باطل است آيا شنيدهء قول خدا را * ( وَإِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً ) * چون بگذرند اين بندگان حميدة الخصال بلغو يعنى بمعاصى چون نواختن آلات لهو بگذرند در حالتى كه كريمان باشند يعنى بروند و نفس خود را بزرگ دارند از آنكه بنشينند و گوش دهند از محمد بن يحيى الصولى مروى است كه گفت حديث كرد ما را عور بن محمد و او گفت كه حديث كرد مرا سهل بن قاسم النوشجانى و او گفت كه حضرت رضا ( ع ) در خراسان بمن فرمود كه ميان من و شما نسبت قبيله او بله است من عرض كردم ايها الاميران نسبت چيست فرمود كه چون عبد اللَّه بن عامر كريز خراسان را فتح كرد دو دختر از يزدجرد بن شهريار پادشاه عجم بدست آورد و آنها را نزد عثمان بن عفان فرستاد و او يكى را بحسن و يكى را بحسين ( ع ) بخشيد و اين دو دختر در نزد اين دو بزرگوار در حالت نفاس رحلت كردند و آن دخترى كه مصاحب حضرت حسين ( ع ) بود در حالت نفاس على بن الحسين وفات يافت . و بعضى از زنهاى مربيه اولاد پدر حضرت على بن الحسين متكفل امور آن حضرت شد تا اينكه آن حضرت بزرگ شد و مادرى از براى خود غير از آن زن مربيه نميدانست پس از آن دانست كه اين زن كنيزك و خدمتكار او است و مردم اين زن را مادر او ميناميدند و پس از آنكه او را تزويج كرد گمان ميكردند كه آن بزرگوار مادر خود را تزويج كرده است معاذ الله بلكه اين زن را تزويج كرد و حال او باين قسم بود كه مذكور شد و سبب تزويج او اين بود حضرت على بن الحسين ( ع ) با بعضى از زنان خود مواقعه كرد پس از آن بيرون آمد كه غسل كند اين زن مربيه او را بعضى ملاقات كرد و باو فرمود اگر در قلب تو چيزى از اين امر خطور كرده است از خدا بترس و مرا اعلام كن يعنى اگر ميل بنكاح دارى بگو عرض كرد بلى آن جناب او را تزويج فرمود و از اين جهت از مردم گفتند كه على بن الحسين مادر خود را تزويج كرد و عون از براى من گفت كه سهل بن قاسم بمن گفت كه هيچ طالب حديث در نزد ما باقى نماند مگر اينكه از روايت من از حضرت رضا ( ع ) اين حديث را نوشت و از محمد بن ابى عباد مروى است كه گفت روزى از حضرت رضا ( ع ) شنيدم كه فرمود يا غلام آتنا الغذاء يعنى اى پسر بياور طعام چاشت را پس گويا من منكر شدم از اين تعبير و آثار انكار از من پديدار شد آن حضرت اين آيه شريفه را خواند * ( قالَ لِفَتاه آتِنا غَداءَنا ) * يعنى موسى

369

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 369
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست