responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 307


صدا را خروسهاى دنيا بشنوند صيحه كشند . باين اسناد گويد رسول خدا ( ص ) را طريقه اين بود كه شكوفهء خرما و پيه درخت خرما را با خرما تناول مينمود و ميفرمود غضب شيطان لعين را اين قضيه سخت كند و آن ملعون بگويد كه فرزند آدم زندگى كرد تا اينكه كهنه را با تازه خورد . باين اسناد از على بن ابى طالب ( ع ) مروى است كه فرمود وقتى را نزديك كعبه نشسته بودم بناگاه پير مردى بديدم گوژپشت كه از شدت پيرى ابروهاى او بر روى دو چشمش افتاده و عصائى بر دست و برنس سرخى بر سر و لباس پشمينهء در بر نزديك پيغمبر ( ص ) آمده در آن وقت رسول اطهر پشت مبارك بكعبه داده و تكيه فرموده عرض كرد يا رسول الله دعا كن خداوند مرا بيامرزد پيغمبر ( ص ) فرمود اى پير مرد بىثمر است سعى تو و در گمراهى است عمل تو و چون پيرمرد مراجعت كرد پيغمبر ( ص ) بمن فرمود يا ابا الحسن شناختى او را عرض كرد اللهم لا ) * يعنى پروردگارا او را نشناختم فرمود اين شيطان لعين بود على ( ع ) فرمود من از عقب او دويدم تا باو رسيدم و او را بر روى زمين انداختم و بر روى سينه اش نشستم و دست بر گلويش نهادم تا او را خفه كنم بمن گفت يا ابا الحسن چنين مكن همانا مرا مهلت داده‌اند تا روز معلوم معهود يا على بخدا قسم كه البته من ترا دوست ميدارم و احدى ترا دشمن ندارد مگر اينكه من با پدرش در مادرش شركت كردم و والد الزنا شد حضرت ميفرمايد كه من خنديدم و او را رها كردم . از على بن موسى الرضا و محمد بن على ( ع ) مروى است كه فرمودند از مامون شنيدم كه از رشيد از مهدى از منصور از پدرش از جدش روايت كرده است كه گفت ابن عباس به معاويه گفت آيا ميدانى چرا فاطمه را فاطمه ميناميدند گفت نميدانم گفت باين جهت است كه فاطمه و شيعيان او از آتش جدا شوند و جهنم از آنها فاصله شود و من از رسول خدا اين سخن شنيدم . حضرت على بن موسى الرضا ( ع ) بتوسط آباء امجاد خود از على بن ابى طالب ( ع ) روايت كرده است كه فرمود رسول خدا ( ص ) فرمود يا على از پروردگار سؤال نكردم از براى خود چيزى را مگر آنكه از براى تو مثل آن را سؤال كردم بجز اينكه خدا جل جلاله فرمود پيغمبرى بعد از تو نيست توئى خاتم پيغمبران و على است خاتم وصيان على بن موسى بتوسط آباء امجاد خود از على بن ابى طالب روايت كرده است كه فرمود روزى بر رسول خدا وارد شدم دانهء به در دست مباركش بود شروع كرد بخوردن و مرا از آن اطعام كرد و فرمود يا على بخور كه اين هديه اى است كه حقتعالى بسوى من و تو فرستاده است حضرت فرمود كه من هر لذتى را در آن يافتم و پيغمبر ( ص ) فرمود يا على هر كس در سه روز صبح ناشتا به تناول كند ذهن او صفا پيدا كند و دل او از حكمت و علم پر شود

307

نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 2  صفحه : 307
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست