نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 67
قبر مرا از براى تبرك بر ندارند زيرا كه خاك قبر ما حرام است مگر خاك قبر جدم حسين بن على ( ع ) چه حق تعالى در آن خاك شفا قرار داده از براى شيعهء ما و دوستان ما پس من شخصى را ديدم كه شبيه ترين مردم بود بآن بزرگوار و در ذهن من چنين معهود بود كه مولاى من حضرت رضا ( ع ) است و هنوز بسن شباب نرسيده بود من خواستم از او سؤال كنم مولاى من موسى بن جعفر صيحهء كشيد كه اى مسيب من ترا نهى نكردم پس من صبر كردم تا اينكه آن جناب رحلت نمود و بجوار رحمت الهى پيوست و آن شخص غائب شد من خبر آن حضرت را به هارون رسانيدم . سندى بن شاهك آمد بحق خداوند قسم كه من بچشم خود ديدم كه دست آنها بحضرت نميرسيد و حال اينكه گمان ميكردند كه او را غسل ميدهند و حنوط مىكنند و كفن ميكنند و من مىديدم كه هيچ يك از اينها او را نميشناسند و آن شخص را ميديدم كه مباشر غسل و حنوط و كفن آن بزرگوار بود و در ظاهر اظهار ميكرد كه آنها را در اين اعمال يارى ميكند و ايشان او را نميشناختند . پس چون از امر خود فارغ شد اين شخص بمن فرمود اى مسيب هر زمان شك ميكنى در چيزى در حق من شك مكن كه من امام تو و حجت خداوند بر تو هستم بعد از پدر بزرگوارم اى مسيب مثل من مثل يوسف صديق است و مثل اينها مثل برادران يوسف است هنگامى كه بر يوسف داخل شدند چه يوسف آنها را شناخت و برادران يوسف را نشناختند پس آن جناب را برداشتند و در مقابر قريش دفنش نمودند و قبر او را زياده از آنچه فرموده بود بلند نكردند و بعد از آن قبر او را بلند كردند و بر آن قبر بنائى ساختند . از سليمان بن حفص مروزى مروى است كه گفت هارون الرشيد موسى بن جعفر ( ع ) را در سال صد و هفتاد و نهم گرفت و در بغداد در حبس او وفات يافت در ماه رجب در پنج شب باقى مانده بآخر آن در سال صد و هشتاد و سيم و چهل و هفت سال سن شريف آن حضرت بود و در مقابر قريش مدفون شد و سى و پنج سال و كسرى زمان امامت او بود و مادر او ام ولد بود و او را حميدة المصفاة مىناميدند و اين حميده بود مادر دو برادر آن حضرت اسحق و محمد دو فرزندان جعفر بن محمد ( ع ) و آن بزرگوار تصريح فرموده بامامت فرزند دلبندش على بن موسى الرضا ( ع ) بعد از وفات خود و از محمد بن صدقة العنبرى مرويست كه گفت چون ابو ابراهيم موسى بن جعفر ( ع ) وفات يافت هارون ملعون مشايخ طالبيه و بنى عباس و ساير اهل مملكت و حكام را جمع نموده و ابو ابراهيم موسى بن جعفر ( ع ) را حاضر نمود و گفت اين موسى بن جعفر است و وفات يافته است بمرگ خدائى و نيست چيزى ميان من و او از چيزهائى كه من استغفار ميكنم از خداوند عالم از آن يعنى من باعث قتل او نشدهام نظر كنيد باو پس هفتاد نفر از شيعيان بر او داخل شدند و بموسى بن جعفر نظر كردند و در او اثر جراحتى يا خفه كردن نديدند و در پاى مبارك او اثر حنا بود پس سليمان بن ابى جعفر او را برداشته و متحمل غسل و تكفين او شد و در جنازهء او پاى و سر خود را برهنه كرد و زياده اظهار حسرت ميكرد .
67
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 67