نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 185
بود فرمود اين عصاى موسى است كه هنگامى كه درخت بود آب مىآشاميد و هنگامى كه جماد بود و در دست موسى بود اژدها ميشد و مىبلعيد پرسيد كه كدام نذير است كه قوم خود را انذار كرد و ترسانيد و حال اينكه نه از جن بود و نه از آدمى فرمود مورچهء بود در زمان سليمان و سؤال كرد از اول كسى كه مأمور شد بختنه كردن فرمود ابراهيم بود و سؤال كرد از اول كسى كه از زنان او را ختنه كردند فرمود هاجر مادر اسماعيل بود كه ساره او را ختنه كرد تا از اينكه از عهدهء قسمش بيرون آيد چه قسم خورده بود كه او را عيبناك كند و سؤال كرد از اول كسى كه دامن خود را بر زمين كشانيد فرمود هاجر بود هنگامى كه فرار كرد از دست ساره و سؤال كرد از اول مردى كه دامن خود را كشانيد فرمود قارون بود « مترجم گويد » كه عبارت حديث اينست و سئله اول امرأة جرت ذيلها فقال هاجر لما هربت من ساره و سئله عن اول من جر ذيله من الرجال قال قارون ) * و برخى گفتهاند كه مراد بجر ذيل دامن كشيدن نيست چه اين سؤالى است بيمعنى بلكه مراد قرار دادن ابريشم است و غير آن در حاشيهء جامه و غير آن از براى زينت و دور نيست كه مراد اين باشد و سؤال كرد از اول كسى كه نعلين پوشيد فرمود ابراهيم ( ع ) بود . و سؤال كرد از گرامىترين ناس از حيثيت نسب فرمود صديق الله يوسف بن يعقوب اسرائيل الله بن اسحق بن ذبيح الله بن ابراهيم خليل الله ( ع ) بود « مترجم گويد » شايد مراد از ناس پادشاهان مصر باشند و الا برادران او لا اقل مثل او بودند در نسب علاوه بر اينكه كسانى كه بهتر از او هستند در نسب بسيارند . و سؤال كرد از آن شش پيغمبرى كه از براى هر يك از آنها دو اسم است فرمود يوشع بن نون كه او را ذا الكفل نيز ميگفتند و يعقوب كه او را اسرائيل نيز ميگفتند و خضر كه او را جدتها ميگفتند و يونس كه او را ذو النون نيز ميگفتند و عيسى كه او را مسيح نيز ميگفتند و محمد ( ص ) كه او را احمد نيز ميگفتند و سؤال كرد كه آن چيست كه نفس ميكشد و حال اينكه نه گوشت دارد و نه خون فرمود صبح است چنانچه خداوند فرموده است * ( وَالصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ ) * و پرسيد كه آن پنج پيغمبر كه بعربى تكلم كردند كيانند فرمود هود و شعيب و صالح و اسماعيل و محمد ( ص ) بودند پس آن مرد نشست و مردى ديگر برخاست و شروع كرد سؤال كردن از جهت ايذاء آن بزرگوار و عرض كرد يا امير المؤمنين خبر ده ما را از قول حقتعالى * ( يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيه وَأُمِّه وَأَبِيه وَصاحِبَتِه وَبَنِيه ) * ايشان كيستند كه از برادر و يا مادر و يا پدر و يا زن و يا فرزندان خود در روز قيامت فرار ميكنند فرمود قابيل از هابيل فرار ميكند و آن كسى كه از مادرش فرار ميكند موسى ( ع ) است .
185
نام کتاب : عيون أخبار الرضا ( ع ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 185