responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني    جلد : 1  صفحه : 436


28 - سندى بن شاهك كه مأمونش بزندانى كردن امام كاظم گماشته بود گويد : چون مرگش در رسيد باو گفتم اجازه بده من شما را كفن كنم فرمود : ما خاندانى هستيم كه خرج نخستين حج ما و مهر زنان ما و كفنهايمان از پاكترين مال خود ما است .
29 - بفضل بن يونس فرمود : خير را ابلاغ كن و خير بگو و امعه نباش گفتم امعه چيست ؟ فرمود :
نگو من با مردمم و يكى از مردمم . راستى رسول خدا ( ص ) فرمود : ايا مردم همانا دو جماعت است جماعت خير و جماعت شر . نبايد جماعت شر نزد تو محبوبتر از جماعت خير باشد .
30 - روايت شده كه بمردى روستائى زشت چهره رسيد و بر او سلام كرد و نزد او فرود آمد و با او دير زمانى گفتگو كرد و باو گفت اگر حاجتى برايش رخ داد آن را انجام ميدهد ، باو گفته شد يا بن رسول الله آيا نزد اين مرد مينشينى و از حوائج او ميپرسى و او بتو نيازمندتر است ، فرمود يكى از بنده‌هاى خدا است و برادر است بحكم قرآن و در بلاد خدا سير ميكند و ما با او از يك پدريم كه آدم است و يك دين داريم كه اسلام است و شايد روزگار ما را نيازمند او كند ، و پس از اينكه بر او باليديم ما را برابر خود متواضع بيند سپس فرمود :
وصال كسى جوئيم كه مستحق وصال ما نيست از ترس اينكه بىرفيق بمانيم .
31 - مسألت روا نيست مگر در سه حاجت ، در خونى كه بعهده بيچاره ايست ، در وام سنگين ، يا نياز خاكنشين .

436

نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني    جلد : 1  صفحه : 436
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست