نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 409
بايد بدرگاه خدا زارى كند و بخواهد كه خردش را كامل كند ، هر كه خردمند شد بدان چه كفايتش كند قانع باشد ، و هر كه بدان چه او را بس است قانع شد بىنياز گردد ، و هر كه بدان چه او را بس است قانع نشد هرگز بىنيازى نبيند . اى هشام راستى خدا جل و عز از مردم نيكى حكايت كرده كه گفتند ( 7 - آل عمران ) پروردگار ما دل ما را كج مكن پس از اينكه ما را هدايت كردى و از پيش خود بما رحمت بخش زيرا توئى تو پر بخشنده . چون دانستند كه دلها كج ميشوند و بكورى و هلاكت خود برميگردند ، راستش اينست كه از خدا نترسد ، هر كه از طرف خدا تعقل نكند ، و هر كه از طرف خدا تعقل نكند دل بمعرفت او نبندد آن معرفتى كه برجا باشد و بدان بينا باشد و حقيقتش بدل او نشيند ، و كسى چنين نباشد تا گفتار و كردارش يكى باشد و نهان و عيانش موافق باشد ، زيرا خداوند بمقام درونى عقل نهانى رهنمونى نكرده مگر بعقل برونى و آشكار و گويا . اى هشام امير المؤمنين بارها ميفرمود با چيزى خدا پرستش نشده كه بهتر از عقل باشد ، و عقل مرد كامل نيست تا در او چند خصلت گوناگون باشد : كفر و بدى از وى نتراوند ، و رشد و خير از وى اميد بروند ، ما زاد آنچه دارد بخشش شود ، و از گفتار زيادى خوددارى كند ، بهره اش از دنيا همان قوت باشد ، و تا عمر دارد از دانش سير نشود ، خوارى بهمراه خدا خواهى دوستتر باشد نزد او از عزت با ديگرى ، تواضع نزد او دوستتر باشد از اشرافيت ، اندك احسان ديگرى را بيش شمارد ، و احسان بيش خود را كم ، همه مردم را بهتر از خود داند و خود را پيش خود از همه بدتر شمارد و اين پايان امر است .
409
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 409