نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 395
150 - هر كه با وجود اعلم از خود مردم را باطاعت از خود دعوت كند بدعتگزار و گمراه است . 151 - باو گفته شد وصيت لقمان چه بود ؟ فرمود : پر از شگفتيها بود و شگفت آورتر همه آن اين بود كه بپسرش گفت تا آنجا از خدا بترس كه اگر خوش كردارى همه جن و انس را بدرگاهش برى باز هم عذابت كند ، و تا آنجا باو اميدوار باش كه اگر گناهان همه جن و انس را بدرگاهش برى باز هم بتو رحم كند . سپس امام صادق ( ع ) فرمود : هيچ مؤمنى نيست جز اينكه در دلش دو روشنى است : روشنى ترس از خدا و روشنى اميد باو . اگر اين را وزن كنى بر آن فزون نيست ، و اگر آن را وزن كنى بر اين فزون نيست . 152 - ابو بصير گويد از امام صادق از ايمان پرسيدم فرمود : ( ع ) ايمان بخدا اينست كه نافرمانى نشود گفتم اسلام چيست ؟ فرمود هر كه عبادت ما را بكند و مانند ما ذبيحه بكشد . 153 - كسى بيك كلمه حق سخن نكند جز اينكه مانند ثواب هر كه بدان عمل كند دارد ، و بيك كلمه ناحق و گمراهى لب بگشايد جز اينكه و زر هر كه بدان كار كند بر او باشد . 154 - بآن حضرت گفته شد نصارى ميگويند شب ميلاد بيست و چهارم كانونست فرمود : دروغ ميگويند بلكه نيمه حزيرانست ، و شب و روز در نيمه آزار برابر ميشوند . 155 - اسماعيل پنج سال از اسحاق بزرگتر بود و ذبيح همان اسماعيل بود ، نشنيدى گفته ابراهيم را ( 98 - الصافات ) پروردگارا بمن ببخش از خوبان - همانا از خدا پسر خوبى خواست و در سوره الصافات فرموده ما او را مژده داديم بپسرى بردبار - يعنى اسماعيل سپس فرموده ( 112 - الصافات ) و او
395
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 395