نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 28
هم آگاه نكنم ؟ گفتند چرا يا رسول الله فرمود : آنكه اميد بخيرش نيست و از شرش ايمنى نيست ، سپس فرمود شما را ببدتر از اين هم خبر ندهم ؟ گفتند : چرا يا رسول الله ؟ فرمود آنكه مردم را دشمن دارد و مردمش دشمن دارند . راستى عيسى ( ع ) در ميان بنى اسرائيل بسخنرانى ايستاد و فرمود : اى بنى اسرائيل نزد جهال سخن حكيمانه نگوئيد تا بدان ستم كرده باشيد ، و آن را از اهلش دريغ نداريد تا بآنان ستم كرده باشيد و با ظالم همانند نشويد تا فضل شما بيهوده گردد ، اى بنى اسرائيل كارها بر سه گونه باشند : كارى كه روشن است درستى آن دنبالش برويد . و كارى كه روشن است كه ناحق و گمراهى است از آن كناره كنيد . و كارى كه مورد اختلاف است ، آن را بخدا برگردانيد . آيا مردم شما را نشانه هائيست بنشانههاى خود رجوع كنيد ، راستى شما را پايانيست بپايان خود برسيد . راستى مؤمن ميان دو هراس است عمرى كه گذشته و نميداند خدا با او چه ميكند ؟ و عمرى كه مانده و نميداند خدا برايش چه مقدر كرده است ، بايد بنده خدا از خود براى خودش توشه برگيرد و از دنيايش براى آخرت ذخيره كند ، از جوانى پيش از پير شدن و از زندگى پيش از مردن استفاده كند . سوگند بدان كه جانم بدست او است پس از مرگ جاى گله گزارى نيست و پس از دنيا خانه اى نيست جز بهشت يا دوزخ . مذاكره آن حضرت در باره دانش و خرد و نادانى فرمود : دانش آموزيد زيرا آموختنش حسنه است و مدارست آن تسبيح ، است و كاوش از آن جهاد و ياد دادنش بكسى كه آن را نميداند صدقه است ، و بخشش باهلش تقرب بخدا است ، زيرا كه آن وسيله
28
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 28