نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 251
گرفتار شوند و اگر همان ثواب كارهاى دلخواه را بخواهى ثوابت كم باشد ، خدا ما و شما را وادار بصبر بر بلا و شكر بر نعمت كند ، و ما و شما را بشماتت دشمن حسود هرگز گرفتار نكند و السلام . 9 - مردى نزدش آمد و از او خواهشى كرد در پاسخ او فرمود : راستى سؤال خوب نيست مگر براى پرداخت غرامت سنگين ، يا بينوائى خاكنشين ، يا تعهد مالى مهم . آن مرد گفت من جز براى يكى از اينها نيامدم و دستور داد صد اشرفى باو دادند . 10 - بفرزندش على بن الحسين ( ع ) فرمود : پسر جانم مبادا بر كسى كه جز خدا عز و جل در برابر تو ياورى ندارد ستم كنى . 11 - مردى از او معنى قول خدا را پرسيد كه فرمود : « * ( وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ ) * » حضرت باو فرمود خدا او را امر كرده تا آنچه در دين باو نعمت داده باز گويد . 12 - مردى از انصار خواست از او حاجتى بخواهد فرمود : اى برادر انصار آبرويت را از خواهش كردن حضورى و روبرو نگهدار و حاجتت را در نامه اى بمن بنويس زيرا آنچه تو را شاد كند عمل كنم ان شاء الله . او نوشت اى ابا عبد الله فلانى از من پانصد اشرفى ميخواهد و اصرار دارد بگيرد با او بگو بمن مهلتى بدهد چون حسين ( ع ) نامه را خواند بمنزلش رفت و كيسه اى آورد كه هزار اشرفى بود و باو فرمود : با پانصد اشرفى وام خود را بپرداز و با پانصد اشرفى ديگر زندگى خود را اداره كن و جز بيكى از سه كس حاجت مبر : مرد ديندار ، يا صاحب مروت ، يا خانواده دار ؛ اما ديندار براى
251
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 251