نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 208
خدايند در بلادش و بوسيله آنان از بندگانش دفع بلاء كند اگر يكى از آنها بر خدا تعهدى كند خدا انجام دهد و آخر دعوتشان اينست كه * ( الْحَمْدُ لِلَّه رَبِّ الْعالَمِينَ ) * . 59 - روزى بنا بخردى سپرده شده و حرمان بخردمندى و بلاء بشكيبائى . 60 - باشعث ( بن قيس ) فرمود بعنوان تسليت دادن او ببرادرش عبد الرحمن : اگر بيتابى كنى حق عبد الرحمن است كه ادا كردى و اگر صبر كنى حق خدا است كه ادا كردى ، با اينكه اگر صبر كنى قضا بر تو روا شده و تو هم ستوده اى و اگر بيتابى كنى قضا بر تو روا شده و تو نكوهيده اى ، اشعث گفت : * ( إِنَّا لِلَّه وَإِنَّا إِلَيْه راجِعُونَ ) * ، أمير المؤمنين ( ع ) فرمود : ميدانى تأويلش چيست ؟ اشعث گفت تو پايان دانش و نهايت آنى فرمود : اما قولت انا لله اعتراف بملك خدا است و اما قولت * ( إِنَّا إِلَيْه راجِعُونَ ) * اعتراف بهلاكت خود است . 61 - روزى سوار شد و جمعى بهمراهش پياده رفتند بآنها فرمود : شما نميدانيد كه پياده روى بهمراه سواره مايه فساد دل سوار است و مايه خوارى پياده ، برگرديد . 62 - كارها بر سه گونهاند : كارى كه درستى آن بر تو روشن است پيروش باش و كارى كه گمراهى آن بر تو روشن است از آن كناره كن و كارى كه حكمش بر تو مشكل است بعالم مراجعه كن . 63 - روزى جابر باو گفت چگونه صبح كردى يا أمير المؤمنين ؟ در پاسخ فرمود كرديم بنعمت بيشمار
208
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 208