responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني    جلد : 1  صفحه : 182


- و مردم هم دنيا طلبند - گفتند يا أمير المؤمنين از اين مال عمومى عطا بده و باشراف و كسانى كه بيم ميرود بمخالفت برخيزند بيشتر بده تا چون كار تو آماده و خوب شد ببهترين روشى كه داشتى از عدالت ميان رعيت و تقسيم برابر باز گردد .
فرمود ( ع ) : شما بمن ميگوئيد بوسيله جور بر مسلمين يارى و پيروزى جويم بخدا سوگند پيرامون آن نگردم تا در روزگار داستانسرائى است و تا اخترى در آسمان بدنبال اختر ديگريست و اگر مال مسلمانان از خودم هم بود بآنها برابر تقسيم ميكردم با اينكه مال از آن خود آنها است سپس لختى دم بست و خموشى گرفت - و باز فرمود : هر كه مالى دارد مبادا تباه كند زيرا دادن تو مال را در مصرف بيوجه تبذير است و اسراف ، و آن نام صاحب مال را پيش مردم بلند ميكند و پيش خدا پست ميسازد هيچ كس مال خود را بناحق و ناأهل مصرف نكند جز اينكه از قدردانى آنان محروم گردد و خيرش براى ديگرى است و اگر كسى از آنها براى او بماند كه دوستى و قدردانى آنان محروم گردد و خيرش براى ديگرى است و اگر كسى از آنها براى او بماند كه دوستى و قدردانى بچشمش كشد همانا كه چاپلوسى و دروغ است و همانا مقصودش از رفيقش اينست كه بار ديگر عطائى از او ستاند و اگر رفيقش را لغزشى رسد و نيازمند كمك و پاداش او گردد او بدترين دوست و دردناكترين قرين باشد ، سر زبان يك مشت نادانست تا بر آنها نعمت بارد و نسبت بخداى خود دريغ ورزد ، چه بهره اى نابودتر و پستتر از اين بهره است ؟ و كدام احسان ضايعتر و كمبهره تر از اين احسانست ؟ هر كه را مالى بدست افتاد بايد صله رحم كند و بخوشى مهمانى كند ، و بينوا و أسير را بدان آزاد سازد ، و بوام داران و ماندگان در راه و فقراء و مهاجران كمك دهد ، و خود را بثواب و حقوق انسانى وادارد زيرا باين خصال شرافت دنيا را بدست آرد و بفضائل

182

نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني    جلد : 1  صفحه : 182
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست