نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 12
اى على : چون ماه نو بنگرى سه بار تكبير گوى و بگو سپاس از آن خدائيست كه مرا آفريد و تو را آفريد و منازل تو را اندازه گرفت و تو را آيت همه مردم جهان ساخت ، اى على چون در آينه نگرى سه بار تكبير گوى و بگو بار خدايا چونان كه نيكويم آفريدى خلقم را نكو كن ، اى على هر گاه امرى بهراست افكند بگو بار خدايا بحق محمد و آل محمد جز اينكه بمن گشايش دهى . على ( ع ) گويد گفتم يا رسول الله ( 37 - البقره ) آدم از پروردگارش سخنانى دريافت ، اين سخنان چه بود ؟ فرمود : اى على راستى خدا آدم را بهند فرو افكند و حواء را در جده فرو افكند آن مار در اصفهان بود و ابليس در سرزمين ميسان ( سرزمينى است ميان بصره و واسط ) در بهشت چيزى بهتر از مار و طاوس نبود مار چهار پا داشت چون چهار پاى شتر و ابليس بدرونش آمد و آدم را فريفت و گول زد و خدا بمار خشم كرد و چهار پايش را بيفكند و باو فرمود خوراك تو را خاك مقرر كردم و بايدت بر شكم راه رفت ، و خدا رحم نكند بهر كه تو را رحم كند ، و بر طاوس خشم گرفت زيرا كه ابليس را بدان درخت راهنمائى كرد و آواز و دو پاى او نگونسار شدند ، آدم صد سال در هند بماند و سر بسوى آسمان نياورد دستها بر سر نهاده ميگريست بر خطاى خود خدا جبرئيل را نزد او فرستاد ، و باو گفت اى آدم پروردگار عز و جل تو را سلام ميرساند و ميفرمايد : اى آدم آيا من تو را بدست خودم نيافريدم ؟ از روح خود بتو ندميدم ؟ فرشتهايم را بسجده بر تو نگماشتم ؟ حواء كنيزم بتو بشوهر ندادم ؟ تو را ببهشتم جاى گزين نكردم ؛ اى آدم اين همه گريه چيست . باين كلمات گويا شو كه خدا توبه تو را بپذيرد بگو منزهى تو ، نيست شايسته پرستشى جز تو ، بد كردم و بخود ستم كردم توبهام بپذير زيرا خود توئى پر توبه پذير و مهربان .
12
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 12