responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني    جلد : 1  صفحه : 955


كه من از امام صادق عليه السّلام شنيدم كه فرمود : « مردم در بارهء ما سه دسته شدند ؛ يك دسته دوستدار مايند و در انتظار قائم ما به سر مىبرند تا از دنياى ما برخوردار گردند ، اينان سخن ما را گويند و آن را حفظ نمايند ولى از عمل ما كوتاهى كنند ، پس خداوند آنها را به دوزخ برد ؛ يك دسته هم دوستدار مايند و گوش به حرف ما مىسپارند و مانند ما رفتار مىكنند تا به وسيلهء ما [ از كيسه ] مردم بخورند ، پس خداوند درون آنها را پر از آتش سازد و گرسنگى و تشنگى را بر آنها چيره نمايد ؛ و دسته اى ديگر دوستدار مايند و گوش به حرف ما مىسپارند و از فرمان ما پيروى مىكنند و با عمل ما مخالفت نورزند ، اينان از ما باشند و ما از آنها . از اموال خود دادن صله آل محمّد عليهم السّلام را ترك نكنيد ، هر كس توانگر است در حدّ توانگريش و هر كس تنگدست است در حدّ تنگدستىاش ، پس هر كس خواهد خداوند حاجتهاى ضرورى و نيازهاى مهم او را برآورده نمايد بايد با تمام نيازى كه به مال خود دارد ، به آل محمّد و شيعيان آنان عطا و صله دهد .
چون به شما سخن حقّى گفته شود خشمگين نشويد و هر گاه اهل حقّ سخن حقّى را به شما رك بگويند با آنان دشمنى نورزيد ؛ زيرا مؤمن از اينكه سخن حقّى را به او رك گويند خشمگين نگردد .
يك بار همراه امام صادق عليه السّلام بودم كه فرمود : اى مفضّل ! يارانت چند تايند ؟ عرض كردم : اندكند . پس همين كه به كوفه بازگشتم ، شيعيان رو به سوى من گذاشتند و جامه‌ام را به كلَّى از هم دريدند و گوشتم را خوردند ( يعنى به غيبت و بدگويى از من پرداختند ) و آبرويم را بردند تا آنجا كه يكى از آنان پيش روى من گستاخى كرد و مرا مورد حمله قرار داد و ديگرى در كوچه‌هاى كوفه كمين نمود تا مرا مورد ضرب و شتم قرار دهد و از هيچ تهمتى فروگذار نكردند تا اينكه خبرش به امام صادق عليه السّلام رسيد . چون سال ديگر به حضورش شرفياب شدم نخستين سخنى كه بعد از سلام به من فرمود اين بود كه : اى مفضّل ! اين حرف و سخنها كه در بارهء تو گفته‌اند كه گزارش آن به من رسيده چيست ؟ عرض كردم : گفتهء آنان براى من زيانى ندارد . فرمود : آرى ، ولى براى خود آنان زيانبار است ، آيا به خشم آيند ؟
بدا به حالشان ! تو گفتى يارانت اندكند ، نه بخدا سوگند ! آنها در شمار شيعيان ما نيستند و اگر شيعه بودند از سخن تو به خشم نمىآمدند و از آن نمىرنجيدند .

955

نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني    جلد : 1  صفحه : 955
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست