نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 849
فرمود : اگر بگويى تو آن توانايى را همراه خدا دارى تو را مىكشم و اگر بگويى بدون خدا صاحب اين توانايى هستى باز هم تو را مىكشم ! عبايه عرض كرد : پس چه بگويم أمير المؤمنين ؟ فرمود : بايد چنين بگويى كه تو داراى آن توان هستى به وسيلهء خدايى كه آن را در برابر تو دارا مىباشد و اگر آن را به تو دهد اين از بخشش اوست و اگر از تو بگيرد تو را در بوتهء آزمايش قرار داده است . در عين حال بايد بدانى آنچه به تو تمليك كرده در عين اينكه به تو تمليك نموده ، خودش مالك اوست و تو را به هر چه قادر ساخته باز تحت قدرت خود اوست و از تحت قدرت او خارج نمىشود . آيا نشنيده اى كه مردم از او جنبش و توانايى درخواست مىكنند هنگامى كه مىگويند : « لا حول و لا قوّة إلَّا با لله » ؟ عبايه عرض كرد : يا أمير المؤمنين ، تفسير و تأويل آن چيست ؟ أمير المؤمنين عليه السّلام فرمود : هيچ جنبشى در دورى از نافرمانيهاى خدا نيست مگر به نگهدارى خود خدا و هيچ نيرو و توانى براى اطاعت از خدا نيست مگر به يارى خود خدا . در اين هنگام عبايه برجست و دست و پاى آن حضرت را بوسيد . از أمير المؤمنين عليه السّلام نقل شده كه چون نجدة به محضر أمير المؤمنين عليه السّلام شرفياب شد پرسيد : يا أمير المؤمنين ، شما چگونه به پروردگارت شناخت پيدا كرده اى ؟ حضرت فرمود : به تميزى كه به من ارزانى فرمود و به خردى كه راهنماى من شد . نجدة عرض كرد : آيا تو بر اين شناخت سرشته شده اى ؟ فرمود : اگر چنين شناختى از سرشتم بود ديگر براى انجام كار نيك ستوده نمىشدم و در برابر كار بد مورد نكوهش قرار نمىگرفتم و در اين صورت ، نيكوكار به نكوهش سزاوارتر بود از بدكار ! براى همين دريافتم كه خدا پاينده و ماندگار است و همه چيز جز او پديده اى متغيّر و زوال پذيرند و پايندهء ديرين ، چون پديده زوال پذير نيست . نجدة عرض كرد : پى بردم كه تو حكيمشده اى [ و اصطلاحات علم حكمت را به كار مىبرى ] . أمير المؤمنين عليه السّلام فرمود : من مختار شدهام ، اگر به جاى نيكى ، بدى انجام دهم ، به خاطر آن كيفر مىشوم . و از أمير المؤمنين عليه السّلام روايت شده كه پس از بازگشت از شام [ جنگ صفّين ] مردى از حضرت پرسيد : يا أمير المؤمنين ، به ما بگو كه آيا بيرون آمدن ما از شام به قضا و قدر بود ؟ فرمود : آرى ، اى شيخ ، به تپه اى بر نيامديد و به دشتى سرازير نگشتيد مگر به قضا و قدر الهى بود . شيخ گفت :
849
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 849