نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 837
آنگاه امام هادى عليه السّلام فرمود : اينك براى هر يك از اين ابواب مثالى مىزنم تا مقصود را به فهم طالب حقيقت نزديك نمايد و بررسى شرح آن را آسان سازد و آيات محكمهء قرآن گواهيش كند و هم نزد خردمندان پذيرفته آيد ؛ و توفيق و عصمت با خداست . امّا جبرى كه هر كس بدان اعتقاد پيدا نمايد دستخوش خطاست ، گفتهء آن كس است كه مىپندارد خداى عزّ و جلّ بندگان خود را مجبور به معصيت ساخته است و هم به خاطر آنها مجازاتشان خواهد كرد . هر كسى چنين اعتقادى دارد خداوند را در حكم خود ستم پيشه پنداشته و او را دروغگو شمرده و گفتهء او را ردّ كرده كه خداوند مىفرمايد : « پروردگارت بر هيچ كس ستم ننمايد » [ سورهء كهف ( 18 ) ، آيهء 49 ] و همچنين مىفرمايد : « اين كيفر به سزاى چيزهايى است كه دستهاى تو پيش فرستاده است و گر نه خدا به بندگان خود بيدادگر نيست » . [ سورهء حج ( 22 ) ، آيهء 10 ] و نيز فرموده : « خدا به هيچ وجه به مردم ستم نمىكند ، ليكن مردم خود بر خويشتن ستم مىكنند » . [ سورهء يونس ( 10 ) ، آيهء 44 ] با توجه به آيات فراوانى كه در اين خصوص وجود دارد ، هر كس معتقد باشد كه مجبور به ارتكاب گناه شده ، گناه خود را به خدا بازگردانده و او را در مجازات خود بيدادگر دانسته و هر كه خدا را بيدادگر داند ، در واقع قرآن را تكذيب نموده و هر كس قرآن را تكذيب نمايد ، بنا به اجماع امّت اسلام ، او كفر پيشه ساخته است . و مثل چنين كسى به اين ماند كه شخصى بنده اى زر خريد دارد كه هيچ اختيارى از خود ندارد و از متاع دنيا چيزى را مالك نيست و اربابش هم اين را مىداند و با اطلاع از آن ، بنده زر خريد را فرمان مىدهد كه به بازار رود و چيزى كه مورد نياز است بياورد در حالى كه بهاى آن جنس را در اختيارش نمىگذارد و با اينكه ارباب مىداند بر اين جنس نگهبانى گماشتهاند كه هيچ كس بدون پرداخت بهاى مورد رضايت صاحب آن نمىتواند در آن طمع نمايد و با اين همه ، ارباب اين بنده خود را شخصى عادل ، با انصاف ، حكيم و دور از ستم معرفى مىكند و غلامش را در صورتى كه آن كالاى مورد نظرش را نياورد مجازات مىنمايد ؟ ! هر چند مىداند كه نگهبان آن كالا بدون دريافت بهايش از او جلوگيرى خواهد كرد و مىداند كه بنده توان پرداخت آن را ندارد چون نه پول دارد و نه ايشان پولى به او داده است . بارى ، چون آن بنده زر خريد به بازار رفت كه كالاى مورد نظر اربابش را تهيه نمايد و ديد كه كسى از بردن كالا جلوگيرى مىكند مگر آنكه بهاى آن كالا را بپردازد و اين بنده هم پولى ندارد تا بهاى آن را بپردازد ، لذا نوميد و دست خالى نزد اربابش برمىگردد
837
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 837