نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 741
امام عليه السّلام فرمود : زنديق كسى است كه خدا و رسولش را انكار كند و آنانند كه با خدا و رسولش دشمنى مىورزند . خداوند فرمود : « قومى را نيابى كه به خدا و روز بازپسين ايمان داشته باشند [ و ] كسانى را كه با خدا و رسولش مخالفت كردهاند - هر چند پدرانشان يا پسرانشان يا برادرانشان يا عشيرهء آنان باشند - دوست بدارند . . . تا پايان آيه » [ مجادله ( 58 ) ، آيهء 22 ] و اينان همان بىدينان هستند كه از يكتاپرستى به بىدينى روى گرداندهاند . پس هارون گفت : مرا از نخستين كسى كه بىدين و زنديق شد آگاه كن . امام موسى عليه السّلام فرمود : نخستين كسى كه در آسمان بىدين و زنديق شد ابليس لعنت شده بود كه گردن فرازى كرد و بر برگزيده و همراز خدا ، آدم عليه السّلام باليد و آن لعنت شده گفت : « من از او بهترم . مرا از آتش آفريدى و او را از گل آفريدى » . [ اعراف ( 7 ) ، آيهء 12 ] پس از فرمان پروردگارش سرپيچى كرد و بىدين شد و بىدينى تا فرا رسيدن روز رستاخيز در نسل او به ارث باقى ماند . هارون گفت : آيا ابليس داراى نسل است ؟ امام عليه السّلام فرمود : آرى ، آيا سخن خداوند را نشنيده اى كه « . . . جز ابليس كه از [ گروه ] جن بود و از فرمان پروردگارش سرپيچى كرد . آيا [ با اين حال ] او و نسلش را به جاى من دوستان خود مىگيريد و حال آن كه آنان دشمن شمايند و چه بد جانشينانى براى ستمگرانند ، [ من ] آنان را نه در آفرينش آسمانها و زمين به شهادت طلبيدم و نه در آفرينش خودشان و من آن نيستم كه گمراه گران را همكار خود بگيرم » . [ كهف ( 18 ) ، آيهء 50 و 51 ] به خاطر اينكه آنان نسل آدم را با سخنان آراسته و دروغهايشان گمراه مىكنند و [ در ظاهر ] به * ( لا إِله إِلَّا الله ) * شهادت مىدهند همان طور كه خداوند در فرمايش خويش آنان را توصيف نموده است : « و اگر از آنها بپرسى : « چه كسى آسمانها و زمين را آفريده است ؟ مسلَّما خواهند گفت : « خدا » . بگو : « ستايش از آن خداست » ولى بيشترشان نمىدانند » . [ لقمان ( 31 ) ، آيهء 25 ] يعنى آنان اين سخن را جز به تلقين و عادت و به زبان نگويند و هر آن كس كه آگاهى [ و اعتقاد ] ندارند هر چند [ به يكتاپرستى ] گواهى دهد دو دل و حسود و دشمن است و به همين سبب ، عرب گويد : « آن كس كه چيزى را نداند با آن دشمنى كند و آن كس كه به آن دست نيابد بر آن عيب گيرد و از آن روى گردان شود » زيرا او نادان و ناآگاه است . - و گفتگويى طولانى ميان امام كاظم عليه السّلام و ابو يوسف قاضى بود كه اينجا ، جاى ذكرش نيست - سپس هارون الرشيد گفت : به حقّ پدرانت قسم مىدهم كه سخنان جامعى براى آنچه در جريانش هستيم به اختصار بفرمايى .
741
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 741