از گفتار امام كاظم عليه السّلام با هارون الرشيد در روايتى طولانى كه ما در حد نياز ، از آن ذكر كرديم امام كاظم عليه السّلام بر هارون الرشيد وارد شد در حالى كه به سبب چيزهايى كه به دروغ بر عليه امام عليه السّلام نسبت داده شده بود ، قصد دستگيرى ايشان را داشت ، پس طومارى بلند به امام عليه السّلام داد كه در آن عقايدى زشت به شيعيان امام عليه السّلام نسبت داده شده بود .
امام عليه السّلام آن را خواند ، آنگاه به هارون فرمود : اى امير مؤمنان ما خاندانى هستيم كه دچار دروغ گويى ديگران بر خويش هستيم و پروردگار ما بسيار بخشنده و پرده پوش است ، خوش ندارد كه اسرار بندگانش را جز هنگام حسابرسىاش آشكار سازد .
« روزى كه هيچ مال و فرزندى سود نمىدهد ، مگر كسى كه دلى پاك به سوى خدا بياورد » . [ شعراء ( 26 ) ، آيهء 88 و 89 ] . پس آنگاه فرمود : پدرم از پدرش ، از على ، از پيامبر صلوات عليهم روايت فرموده است كه « خويشاوند [ در صورت داشتن اختلاف ] چون با خويشاوندش برخورد كند خونش به جوش آيد پس آنگاه آرام گيرد » پس اگر امير مؤمنان بخواهد كه خويشاوندانه با من برخورد نمايد و با من دست بدهد همان گونه كند ، پس در اين هنگام هارون از تختش بزير آيد و دست راستش را به سوى امام موسى عليه السّلام دراز كرد و دست راست آن حضرت عليه السّلام را گرفت ، سپس او را به سينه اش فشرد و در آغوش گرفت و در طرف راست خويش نشانيد و گفت : شهادت مىدهم كه بىگمان تو راست گفتارى و پدرت راست گفتار و جدت راست گفتار و پيامبر خدا صلَّى الله عليه و آله راست گفتار است ، تو وارد شدى و من به خاطر آنچه به دروغ در باره ات به من رسيده بود كينه دارترين و خشمناكترين مردم نسبت به تو بودم ولى به خاطر آنچه گفتى و با من دست دادى خشمم برطرف شد و به خشنودى از تو مبدّل گشت و اندكى سكوت كرد ، آنگاه به امام عليه السّلام گفت : مىخواهم در بارهء عباس و على از تو پرسشى كنم . چرا على براى ميراث پيامبر صلَّى الله عليه و آله از عباس برتر است در حالى كه عباس ، عموى پيامبر خدا صلَّى الله عليه و آله و برادر تنى پدرش بود ؟ پس امام موسى عليه السّلام به او فرمود : از [ پاسخ گويى ] من درگذر . هارون گفت : به خدا كه در نمىگذرم . جوابم ده . امام عليه السّلام فرمود : اگر از پاسخ گويى من در نمىگذرى پس مرا امان ده . هارون گفت : به تو امان دادم . امام عليه السّلام فرمود : به درستى كه پيامبر صلَّى الله عليه و آله براى آن كس كه توان هجرت را داشت ولى هجرت نكرد ، ارث نگذاشت ، به راستى عباس ايمان آورد ولى هجرت نكرد و على عليه السّلام ايمان آورد و هجرت كرد

737