نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 559
به خدا سوگند ! اگر همهء آسمانيان [ و زمينيان ] دست به دست هم بدهند تا بنده اى را كه خدا مىخواهد هدايتش نمايد به انحرافش كشند نمىتوانند ؛ [ پس ] دست از مردم برداريد و آنان را به حال خودشان واگذاريد و كسى از شما نگويد : برادر من است ، عموى من است ، همسايهء من است ؛ زيرا خداوند جليل و عزيز هر گاه خير و صلاح بنده اى را بخواهد در مرحلهء اول با پاكسازى روح او مىپردازد تا آن بنده هر سخن پسنديده اى را مىشنود خوب آن را درك نمايد و هر سخن ناپسندى را مىشنود زشتى آن را تشخيص دهد ، سپس خداوند كلمه اى به دلش افكند كه در اثر آن كارش را جمع و جور كند . اى پسر نعمان ! اگر خواهى برادرت با تو خالصانه دوستى نمايد ، به هيچ وجه با او شوخى منما و به جرّ و بحث مپرداز و بر او مباهات مفروش و خصومت مورز . راز خود را با او در ميان مگذار مگر آن رازى را كه اگر دشمنت به آن دست يابد نتواند به تو زيانى رساند ؛ زيرا چه بسا دوست روزى دشمن شود . اى پسر نعمان ! بنده مؤمن به شمار نيايد مگر آن كه سه سنّت در او يافت شود : سنّتى از خدا ، سنّتى از رسول خدا و سنّتى از امام ؛ امّا سنّتى كه از خداى عزّ و جلّ بايد داشته باشد همان راز پوشاندن است ؛ خداوند - كه بزرگ است ياد او - مىفرمايد : « داناى نهان است و كسى را بر غيب خود آگاه نمىكند » . [ سورهء جنّ ( 72 ) ، آيهء 26 ] ؛ امّا سنّتى كه بايد از پيامبر صلَّى الله عليه و آله داشته باشد همان مدارا كردن با مردم و داشتن اخلاق شايسته در برخورد با آنهاست ؛ امّا سنّتى كه از امام بايد داشته باشد همان شكيبايى در سختى و گرفتارى است تا خداوند فرجى برساند . اى پسر نعمان ! بلاغت و زبان آورى به تيزى زبان و بيهوده گويى زياد نيست بلكه رساندن معنى مورد نظر و ارائهء برهان درست است . اى پسر نعمان ! هر كه نزد دشنامگوى به اولياء الله ، نشيند خدا را نافرمانى كرده است و هر كه خشمى را كه به خاطر ما نموده به سبب آن كه زمينه و توان انتقام گرفتن نيست آن را فرو خورد ، در بالاترين درجه با ما خواهد بود و هر كه روز خود را با فاش ساختن راز ما آغاز نمايد ، خداوند سوز آهن و تنگناى زندان را بر او مسلَّط سازد .
559
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 559