نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 497
زيرا دلهايشان آنچنان از خوف الهى لبريز شده كه ديگر به فكر [ آزار ] مردم نمىافتند و چشم از حرام پوشيدهاند و نيازشان به مردم بسيار ناچيز است . معاش اندك را كه همان بخور و نمير باشد از خدا پذيرفتهاند و براى رهائى از افسوس دراز روز قيامت بر اين چند روز كوتاه [ دنيا ] صبر كردهاند 26 - مردى به امام سجاد عليه السّلام ، عرض كرد : به راستى ، من تو را به خاطر خدا به شدّت دوستت دارم . امام سجاد عليه السّلام لحظه اى سر به زير انداخت و سپس فرمود : بار الها ! به تو پناه مىبرم از اينكه به خاطر تو محبوب گردم و تو از من بيزار باشى ! سپس به او فرمود : من نيز تو را براى همان خدائى كه مرا به خاطرش دوست دارى ، دوست مىدارم 27 - به راستى ، خدا از بخيل گداى سمج ، بيزار است 28 - چه بسيار فريفته و نيرنگ خورده اى كه سرگرم بازى و خنده است ، مىخورد و مىنوشد و غافل از آن است كه هر لحظه امكان دارد خشمى از جانب خدا او را در برگيرد و در آتش جهنّم سرنگونش سازد 29 - به راستى ، از اخلاق مؤمن است انفاق به اندازهء شرائط سخت زندگى و گشاده دستى به اندازهء گشايش در زندگى و انصاف به خرج دادن نسبت به مردم و پيشدستى كردن در سلام نمودن به مردم 30 - سه چيز مايهء نجات مؤمن است : نگه داشتن زبان خود از مردم و از غيبت كردن آنها ، مشغول ساختن خود به امورى كه براى آخرت و دنيايش سودآور است و گريهء طولانى بر گناهان خويش 31 - نگاه محبّتآميز و صميمانهء مؤمن به چهرهء برادر مؤمن خود ، عبادت است 32 - سه چيز است كه در هر مؤمنى باشد در پناه خدا قرار گيرد و خداوند وى را در روز قيامت در سايهء عرش خود جاى دهد و از هراس آن روز بزرگ آسوده سازد : يكى از آنها كسى است كه به مردم همان را دهد كه خود از آنها انتظار دارد به او بدهند ، يكى ديگر كسى كه دست به كارى نزند و گامى برندارد مگر آن كه بداند آن كار در راه طاعت خداست يا عدم طاعت او ، مردى كه به عيب و نقطه ضعف برادرش نپردازد مگر آن كه آن عيب را از خود ريشه كن نمايد
497
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 497