نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 361
69 - مردى از أمير المؤمنين على عليه السّلام در بارهء سنّت ، بدعت ، فرقت و جماعت پرسيد . حضرت در پاسخ فرمود : امّا سنّت ، همان روش رسول خدا صلَّى الله عليه و آله است . و امّا بدعت ، هر چيزى است كه بر خلاف آن [ روش پيامبر ] باشد . و امّا فرقت ، اهل باطلاند گرچه بسيار باشند . و امّا جماعت ، اهل حقّاند گرچه اندك باشند . و فرمود : صلَّى الله عليه و آله [ در متن چنين است ] : بنده فقط به پروردگارش اميد مىبندد و فقط از گناه خود ترسان مىشود و هر گاه از دانشمندى سؤال كنند و او پاسخ آن را نداند شرمش نمىآيد كه بگويد : « خدا داناترست » . جايگاه شكيبايى نسبت به ايمان ، چون جايگاه سر نسبت به پيكر است 70 - مردى به أمير المؤمنين على عليه السّلام عرض كرد : به من سفارش فرماى . حضرت فرمود : تو را سفارش مىكنم به اين كه هرگز كار نيك خود را بسيار مشمار و گناه خود را - هر چه باشد - كم مگير 71 - مردى ديگر اندرزى خواست ، أمير المؤمنين على عليه السّلام فرمود : به خود تلقين تنگدستى منما و نويد طول عمر به خود مده 72 - براى افراد ديندار نشانه هايى است كه به وسيلهء آنها شناخته شوند : راستگويى ، گزاردن امانت ، وفاى به عهد ، صلهء رحم ، مهربانى به ناتوانان ، كمتر مطيع زنان شدن ، نيكى كردن ، خوش اخلاق بودن ، بردبارى بسيار ، پيروى از دانش و آنچه به خدا نزديك مىكند . خوشا به حال اينان و سرانجام نيكشان 73 - بنده دامنهء آرزو را نگسترد جز آن كه كردار [ براى آخرت ] را به فراموشى سپارد 74 - آدمى زاده شبيه ترين چيزى است به ترازو كه يا در اثر نادانى سبك شود و يا در اثر دانايى سنگين گردد 75 - دشنام دادن به مؤمن ، فسق است و جنگيدن با او ، كفر و حرمت مال او همچون حرمت خون اوست 76 - جان و مال خود را به برادرت نثار كن و عدل و انصافت را به دشمنت ارزانى نما و همگان را از خوشرويى و نيكى خود برخوردار ساز و بر مردم سلام كن تا بر تو سلام نمايند 77 - سروران مردم در دنيا ، افراد سخاوتمندند و در آخرت ، تقوا پيشگانند .
361
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 361