نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 303
از فرمايشات أمير المؤمنين على عليه السّلام در بارهء زهد و نكوهش دنيا و زودگذر بودن آن من شما را از دنيا بر حذر مىدارم ؛ زيرا در كام شيرين است و در ديده سبز و خرّم و در هاله اى از خواهشهاى نفسانى قرار گرفته و به جهت نقد بودنش دلپذير و چشمنواز است و پر از آرزوهاى دراز و داراى آرايش فريباست ؛ ولى شادى آن نپايد و از آسيبش امانى نباشد . بسيار فريبنده ، زيان رساننده ، زوال يابنده ، پايان پذير ، شكمباره و مرگبار است . اگر شيفتگان و خشنودان خود را به آرزويى برساند ، فراتر از آن نرفتهاند كه خداوند سبحان فرموده است : « و براى آنان زندگى دنيا را مثل بزن كه مانند آبى است كه آن را از آسمان فرو فرستاديم ؛ سپس گل و گياه زمين با آن درآميخت و چنان خشك گرديد كه باد آن را از اين سو به آن سو گردانيد و خدا بر هر كارى تواناست » . [ سورهء كهف ( 18 ) ، آيهء 45 ] . هيچ كس از خوشى و شادمانى دنيا بهره مند نشد مگر آن كه پس از آن سرشكى در پى داشت . به كسى با خوشيهايش روى نياورد جز آن كه با سختى و بديهايش بر او پشت نمود . و باران نرم آسايشش بر كسى نباريد مگر آن كه غرش ابر بلايش بر او نهيب زد . اگر بامدادان [ در انجام گناه ] به كسى روى يارى نشان دهد شامگاهان خود را بر او ناآشنا جلوه دهد . اگر يك سويش گوارا و شيرين است سوى ديگرش تلخ و مرگبار است . اگر كسى در سايهء بال امن و آسايش او خسبد بامدادان او را در سختترين هراس افكند . دنيا سخت فريبنده است و هر چه در اوست فريبى بيش نيست . فانى است و هر كه در آن است جام فنا را سر خواهد كشيد . در هيچ توشهء آن خيرى نيست جز در توشهء تقوى . هر كه از دنيا كمتر بهره بردارد از آنچه موجب ايمنى اوست بهرهء بيشترى يافته است و هر كه از دنيا بهرهء بيشترى گيرد از آنچه موجب هلاكت اوست سهم بيشتر برداشته و به زودى زوال پذيرد . چه بسيار خوش باور به آن ، كه ناگهان مزه تلخ درد و مصيبت را به او چشانيد و چه بسا صاحب اطمينان به آن كه بر زمينش كوبيد بسا شخصى را كه در برخورد با آن احتياط مىكرد فريبش داد . بسا صاحب هيبت و عظمتى را كه خرد و ناچيزش ساخت و چه گردن فرازى كه گرسنه و بينوايش نمود و چه بسيار تاجدارى كه دست و زبان بسته سرنگونش كرد . سلطنتش خوارى است و زندگيش تيرگى و گواراى آن شور است و شيرين آن تلخ ! زنده اش در معرض مرگ و تندرستش دستخوش بيمارى است و سرافرازش در گذر سرنگونى . ملك آن از دست ربودنى است و عزيز آن شكست خورده . آسودگيش نكبت زده و پناهنده اش غارت شده است . به دنبال همه اينها ، سختىهاى جان دادن و نالههاى آن و هراس ورود به عالم ديگر و ايستادن در پيشگاه حاكم دادگستر است كه
303
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 303