نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 129
مبادا مركبهاى آزمندى تو را بدوانند و به پرتگاههاى هلاكت اندازند . اگر توانى صاحب نعمتى را ميان خود و خداى قرار ندهى ، چنان كن ؛ زيرا تو نصيب خويش را خواهى يافت و سهم خود را بر خواهى گرفت . آن اندك نعمتى كه از جانب خداى تبارك و تعالى به تو رسد بيشتر و بزرگتر از بسيارى است كه از آفريدگانش رسد هر چند همهء نعمتها از اوست . هر چند مثل اعلا براى خداست ولى اگر خوب تأمّل كنى در آنچه كه از پادشاهان و پستتر از آنان يعنى طائفهء دونان چيزى درخواست نمايى ، مىفهمى كه اندك عطاى پادشاهان ، مايهء سربلندى است ولى عطاى بسيار افراد پست به تو ، ننگ آور است . در كار خود ميانه روى پيشه كن كه پايان خوشى دارد . تو چيزى از دين و آبروى خود نبايد به هيچ قيمتى بفروشى و زيانكار كسى است كه در نصيب خود از خدا زيان كند . از دنيا همان را برگير كه تو را نصيب آيد و آنچه را به دست نيايد واگذار و اگر توان اين كار را ندارى حد اقلّ در طلب آن آرام و نيك رفتار باش . مبادا همنشين كسى شوى كه از او بر دين خود نگرانى . از سلطان دورى گزين . از فريب شيطان آسوده مباش كه بگويى هر وقت ناروايى ديدم از او دست مىكشم ؛ زيرا مسلمانانى پيش از تو بودند كه از همين طريق به هلاكت رسيدند هر چند به روز قيامت يقين داشتند [ ولى غافل گير شدند ] ، اگر با يكى از آن مسلمانان وارد گفتگوى در بارهء فروش آخرت به دنيا مىشدى احدى از آنان راضى به چنين معامله اى نمىشد ، سپس شيطان او با فريب و نيرنگ خيالاتى برايش ايجاد مىكرد تا آنها را در برابر كالاى ناچيز دنيا به پرتگاه هلاكت افكند و او را از كار بدى به كار بد ديگر مىكشاند و سرانجام او را از رحمت خدا نااميد مىساخت و كاملا دلسردش مىنمود و راه مخالفت با اسلام و احكام آن را بر او هموار مىساخت . اگر دلت جز دوستى دنيا و نزديكى به سلطان چيز ديگرى نخواست و بر خلاف رهنمودهاى من گام برداشت و تو راه او را در پيش گرفتى ، [ دست كم در مجالست با سلطان ] زبان خود را نگاه دار ؛ زيرا بر پادشاهان به هنگام خشم اعتمادى نيست و از اخبارشان مپرس و اسرارشان را فاش مكن و در آنچه ميان تو و آنان جريان دارد مداخله مكن .
129
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 129