نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 406
« از شما مزدى بر آن ( رسالت ) نمىخواهم ، مزد من تنها با كسى است كه مرا آفريده ، آيا خرد را بكار نمىبنديد - هود : 51 » ، در حالى كه خداوند به پيامبرش مىفرمايد : * ( قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْه أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى ) * : « بگو : بر اين ( رسالت ) هيچ مزدى از شما نمىخواهم ، مگر دوستى در بارهء خويشاوندان [ نزديكم ] - شورى : 23 » ، و خداوند دوستى با ايشان را واجب نساخت جز آنكه آگاه بوده و مىدانست كه هرگز از دين بر نمىگردند و هيچ تمايلى به سوى گمراهى نخواهند داشت ، و ديگر [ در وجوب مودّت ] اينكه ممكن است فردى دوستدار شخصى باشد ولى فردى از خانواده اش او را دشمن بدارد ، در نتيجه دل آن فرد [ از دوستى او ] سالم نخواهد ماند ، بنا بر اين خدا خواسته است در دل پيامبر نسبت به مؤمنان هيچ نگرانى و كدورتى نباشد ، بهمين خاطر دوستى و مودّت خويشان پيامبر را بر ايشان واجب فرمود ، پس هر كس كه بدين امر عمل نمايد ، و پيامبر و خاندانش را دوست بدارد امكان ندارد كه پيامبر او را دشمن بدارد ، و هر كس كه جز اين كند و اهل بيت پيامبر را دشمن بدارد ، در اين صورت بر پيامبر است كه دشمن او باشد ، چرا كه آن شخص يكى از واجبات الهى را ترك گفته ، با اين حال كدام فضل و شرفى بر اين [ فضيلت ] تقدّم دارد ؟ و هنگامى كه اين آيه بر پيامبر صلَّى الله عليه و اله و سلَّم نازل شد كه : « بگو : بر اين ( رسالت ) هيچ مزدى از شما نمىخواهم ، مگر دوستى در بارهء خويشاوندان [ نزديكم ] » آن حضرت در ميان اصحابش برخاسته و پس از حمد و ثناى الهى فرمود : « اى مردم ، براستى كه خداوند چيزى را بر شما واجب فرموده ، آيا آن را انجام مىدهيد ؟ هيچ كس پاسخش نگفت ، پس روز ديگر براى دومين بار در ميانشان برخاسته و همان سخن سابق را تكرار كرد ، و باز هم كسى جوابش نداد . پس روز سوم در ميان ايشان بپاخاسته و فرمود : « اى مردم ، آن مطلب نه طلا و نه نقره ؛ و نه خوردنى و نه نوشيدنى است » گفتند : اكنون بگو آن چيست ؟ پيامبر نيز همان آيه را بر ايشان تلاوت كرد ، آنان پاسخ دادند : اگر اين مطلب است ؛ بسيار خوب » ولى بيشتر ايشان بدان وعده وفا نكردند . سپس حضرت رضا عليه السّلام حديثى را از پدر و آباء گراميش از حضرت أبو عبد الله حسين [ سيّد الشّهداء ] عليه السّلام نقل كرد كه آن حضرت فرمود : « جماعت مهاجر و انصار بنزد پيامبر حاضر شده و گفتند : بىشكّ شما در مخارج زندگى و [ پذيرائى از ] ميهمانانى كه به خدمت شما مىرسند مستلزم خرج و هزينه اى مىباشيد ، اين اموال و جانمان در اختيار شما است ، هر دستورى كه در بارهء آنها بفرمائيد ، پرخير و مأجور مىباشيد ، بىهيچ مشكل و زحمتى هر چه از آن خواستى ببخش و
406
نام کتاب : تحف العقول عن آل الرسول ( ص ) ( فارسي ) نویسنده : ابن شعبة الحراني جلد : 1 صفحه : 406