responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الكافي ( الروضة من الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : 1  صفحه : 126


پروردگارا درد از كجا است ؟ فرمود : از من است ، عرضكرد : درمان و شفاء ( از كجاست ) ؟ فرمود :
از من است ، عرضكرد : پس بندگانت را با معالجه كنندهء درد چه كار ( و چه نيازى به پزشك معالج دارند ) فرمود : تا خاطرشان بدوا آسوده شود ( و بدان دلخوش شوند ) و از آن روز معالج طبيب ناميده شد . 53 - ابو ايوب از امام باقر عليه السّلام روايت كند كه فرمود : هيچ دردى نيست جز آنكه بر بدن راهى دارد و منتظر است تا چه زمانى باو فرمان رسد و تن را فراگيرد .
و در حديث ديگرى است كه فرمود : - مگر تب كه يكباره در تن وارد شود - . 54 - داود بن زربى گويد : من در مدينه به بيمارى سختى دچار گشتم ، اين خبر بگوش امام صادق عليه السّلام رسيد حضرت بمن نوشت : خبر بيمارى تو بمن رسيد ، يك صاع ( قريب سه كيلو ) گندم بخر آنگاه به پشت بخواب و آن را روى سينه ات بهر نحو كه شد بريز و بگو : « خدايا از تو خواهم بدان نامت كه هر گاه درمانده اى تو را بدان خواند درماندگيش را برطرف كنى و در زمين جايگزينش كنى و او را جانشين خود در روى زمين بر خلقت قرار دهى كه درود فرستى بر محمد و خاندانش و از اين بيمارى مرا عافيت و تندرستى بخشى » سپس برخيز و بنشين و گندمها را از دور خودت جمع كن و دوباره همان دعا را بخوان و آن را بچهار « مد » ( تقريبا يك چارك ) تقسيم كن و هر قسمت را بمستمندى بده و همان دعا را ( وقت دادن ) بخوان .
داود گويد : من اين كار را كردم و گويا از بند رها گشتم ( و فورا بيماريم برطرف شد ) و بسيارى نيز اين عمل را انجام دادند و از آن سود بردند .

126

نام کتاب : الكافي ( الروضة من الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني    جلد : 1  صفحه : 126
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست