نام کتاب : الكافي ( الروضة من الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 122
( مرگ در رسيد ) ناميدند . [ در فوائد صبر و خوددارى ] 45 - عبد الملك گويد : ميان حضرت باقر عليه السّلام و فرزندان امام حسن عليه السّلام حرفى شد ( و اختلاف و كدورتى پديد آمد ) و اين جريان بگوش من رسيد ، پس خدمت امام باقر عليه السّلام شرفياب شدم و خواستم چيزى ( در اين باره ) بگويم ، حضرت فرمود : خموش باش و ميان ماها وارد مشو كه حكايت ما و عموزادگانمان حكايت آن مردى است كه در بنى اسرائيل بود و دو دختر داشت پس يكى از آن دو دختر را بشخص زارعى شوهر داد و ديگرى را بكوزه گرى ، روزى بديدار دختران خود رفت و نخست بديدن زن زارع رفت و از او پرسيد : حالتان چطور است ؟ گفت : شوهرم كشت زيادى كرده اگر خداوند بارانى از آسمان بفرستد ، از همهء بنى اسرائيل حالمان بهتر خواهد بود ، از آنجا بديدن دختر ديگرش كه زن كوزه گر بود رفت و از او پرسيد : حال شما چطور است ؟ پاسخداد : شوهرم كوزهء زيادى ساخته اگر خدا از آسمان باران نبارد ( كه كوزه هاى ما خشك شود ) كسى در ميان بنى اسرائيل حالش بهتر از ما نخواهد بود . آن مرد از نزد آن دختر بيرون آمد و ميگفت : خدايا تو خداى هر دوى اينها هستى ( خود دانى و خواهش مختلف اين دو ) ما نيز چنين هستيم . ( مجلسى ( ره ) گويد : يعنى همان طور كه آن مرد قضاوتى نكرد و كار هر دو دخترش را بخدا واگذار كرد ما هم هر دو از فرزندان پيغمبريم و شما را نرسد كه در ميان ما قضاوت كنيد و بعنوان طرفدارى بنفع يكطرف سخنى بگوئيد ) . 46 - ذريح گويد : شنيدم از امام صادق عليه السّلام كه در تعويذ فرزندش ( تعويذ يعنى پناه دادن و دعا
122
نام کتاب : الكافي ( الروضة من الكافي ) ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 1 صفحه : 122