نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 38
المؤمنين عليه السّلام مردى برخاست و گفت : يا امير المؤمنين پروردگارت را بچه وسيله شناختى ؟ فرمود : بوسيلهء بهم خوردن تصميم و شكستن همت كه چون بكارى همت گماشتم ميان من و كار مورد علاقهام فاصله ايجاد شد و چون تصميم گرفتم قضاى الهى بر خلاف تصميم من جارى گرديد دانستم كه تدبير ديگرى در كار است عرض كرد : بچه جهت نعمتهاى خداوند را شكرگزارى ؟ فرمود : در بلاهائى كه از من باز داشته و ديگرى را بآن مبتلا ساخته خوب دقت كردم دانستم كه خداوند بر من انعام فرموده سپاسگزارش گشتم ، عرض كرد : از چه رو خدا را دوست دارى ؟ فرمود : از اين رو كه آئين فرشتگان و فرستادگان و پيغمبران خود را براى من برگزيد دانستم كسى كه مرا اين چنين گرامى ميدارد فراموشم نخواهد كرد و بهمين جهت دوستدار ديدارش گشتم . < فهرس الموضوعات > ( پيغمبر فرمود : در دو كار دوست ندارم كه هيچ كس با من شركت كند ) < / فهرس الموضوعات > ( پيغمبر فرمود : در دو كار دوست ندارم كه هيچ كس با من شركت كند ) 2 - رسول خدا ( ص ) فرمود : دو كار است كه دوست ندارم هيچ كس در آن دو با من شركت كند ، يكى وضوى من است كه جزئى است از نماز من ، دوم صدقهء من است كه از دست خودم بدست گدا برسد زيرا صدقه بدست خداى رحمان ميرسد . < فهرس الموضوعات > ( دو غريب را نگهدارى كنيد ) < / فهرس الموضوعات > ( دو غريب را نگهدارى كنيد ) 3 - رسول خدا ( ص ) فرمود : از دو غريب نگهدارى كنيد : كلام حكمت آميز را از سفيه بپذيريد
38
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 38