responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 228


بن ابى طالب چون از سدرة گذشتم و بعرش پروردگار جهانيان جل جلاله رسيدم ديدم بر پايه‌هاى عرش نوشته است منم خداوند و بجز تنها خودم معبودى نيست محمد دوست من است او را با وزيرش تأييد و يارى نمودم چون سر برداشتم ديدم بر طاق عرش نوشته شده منم الله و جز من معبودى يكتا نيست محمد بندهء من است و فرستادهء من است كه او را با وزيرش تأييد و يارى نمودم .
< فهرس الموضوعات > ( بار حديث اهل بيت را جز چهار كس نتواند كشيد ) < / فهرس الموضوعات > ( بار حديث اهل بيت را جز چهار كس نتواند كشيد ) 27 - شعيب حداد گويد : شنيدم امام صادق جعفر بن محمد ميفرمود : حديث ما دشوار است و دشوارى آور و متحمل آن نگردد مگر فرشتهء مقرب درگاه الهى يا پيغمبر مرسل و يا بنده اى كه خداوند دل او را با ايمان آزموده باشد يا مدينهء حصينه : ( شهر با برج و بارو ) عمرو گويد بشعيب گفتم : مدينهء حصينه چيست ؟ گفت همين سؤال را از امام صادق كردم بمن فرمود مقصود دلى است كه آشفته و پراكنده نباشد .
< فهرس الموضوعات > ( هر كس در معاملهء با مردم از سه خصلت دورى جويد بر مردم است كه چهار خصلت براى او قائل شوند ) < / فهرس الموضوعات > ( هر كس در معاملهء با مردم از سه خصلت دورى جويد بر مردم است كه چهار خصلت براى او قائل شوند ) 28 - رسول خدا ( ص ) فرمود : هر كس در معامله با مردم ستم بر آنان روا ندارد و در گفتارش با آنان

228

نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 228
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست