نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 158
بايستم و نگهبانى كنم در يك طرف من كليسائى بود هنگام ظهر كه ميشد من بر ميخاستم و وضو ساخته و نماز ميخواندم روزى مرد ترسائى مرا صدا زده و گفت : اين نمازى كه ميخوانى چيست ؟ كه من هيچ كس را نديدم چنين نمازى بخواند گفتم : از پسر پيغمبر فرا گرفتهام گفت او دانشمند است ؟ گفتمش : آرى ، گفت : سه چيز از او بپرس : از تخم مرغها كدامش حرام است و از ماهيان كدام و از مرغان كدام ؟ گويد : همان سال به حج رفتم و بخدمت امام صادق عليه السّلام رسيدم عرض كردم : شخصى از من خواسته كه از شما از حكم سه چيز بپرسم فرمود چيست ؟ گفتم : بمن گفته است : بپرس كه ، چه تخم مرغى حرام است و كدام ماهى حرام گوشت است و كدام پرنده حرام گوشت ؟ امام صادق عليه السّلام فرمود : باو بگو : اما تخم آنچه سرش را از ته اش نتوانى تشخيص بدهى آن را مخور و اما ماهى آنچه پوست ( فلس ) نداشته باشد آن را مخور و اما پرنده ، آنچه سنگدان نداشته باشد آن را مخور ، گويد : از مكه بازگشتم و مخصوصا بنزد ترسا رفتم و فرمايش حضرت را باو رساندم گفت : بخدا قسم گويندهء اين سخن يا پيغمبر است و يا جانشين پيغمبر . [ كلام مصنف ] مصنف اين كتاب گويد : از پرندگان آبى آنچه سنگدان و يا خار پا داشته باشد حلال گوشت است و از پرندگان بيابان آنچه هنگام پريدن بال زند حلال گوشت است و آنچه بال نزند حرام گوشت و اگر پرنده اى بهر دو حال پرواز كند اگر بال زدنش بيشتر باشد حلال گوشت است و اگر بال نزدنش بيشتر باشد حرام گوشت ، مترجم گويد : مشهور بين فقهاء اين است كه از مرغان آنچه بال زدنش بيشتر
158
نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 158