نام کتاب : الخصال ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 101
فال بد زدن ، رشك بردن ، و وسوسه آسا در آفرينش انديشيدن . [ كلام مصنف ] مصنف اين كتاب ادام الله عزه گويد : معناى فال بد زدن در اين روايت اين است كه ديگران در بارهء آنان فال بد زنند و اما آنان عليهم السلام فال بد نزنند چنانچه خداى عز و جل از زبان قوم صالح ميفرمايد گفتند ، با تو و پيروانت فال بد ميزنيم . صالح گفت : فال بد شما نزد خدا است [1] و چنانچه ديگران به پيمبرانشان گفتند ، ما بشما فال بد ميزنيم اگر از كار دعوت خود دست باز نداريد ما سنگسارتان خواهيم نمود [2] و اما حسد . مقصود در اينجا آن است كه آنان در مورد رشك و حسد واقع ميشوند نه آنكه آنان بديگران رشك ميبرند چنانچه خداى عز و جل ميفرمايد : مگر بمردم رشك ميبرند در آنچه خدا از فضل خود بآنان داده است كه ما بخاندان ابراهيم كتاب و حكمت داديم و آنان را قدرت بزرگى عطا كرديم [3] و اما تفكر وسوسه آسا در خلق . مقصود اين است كه انبياء عليهم السلام گرفتار اهل وسوسهاند و جز اين مقصود نيست چنانچه خداوند از حال وليد بن مغيرهء مخزومى بيان ميكند كه او فكر كرد و در دل خود خيالاتش را آماده نمود مرده باد كه چگونه آماده نمود باز مرده باد كه چگونه آماده نمود يعنى در باره قرآن گفت : كه اين همان جادوى آموخته شده است و گفتار بشرى بيش نيست [4] .