نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 611
است پست است . 9 - امام رضا ( ع ) ميفرمود من كشته شوم و مسموم شوم در سرزمين غربت و بخاك روم در زمين غريبى اين را ميدانم بسفارشى كه پدرم از پدرانش از رسول خدا بمن كردهاند هلا هر كه مرا در غربتم زيارت كند من و پدرانم در قيامت شفيعان او هستيم و هر كه ما شفيع او باشيم نجات يابد گرچه بر او گناه ثقلين باشد . 10 - ربيع حاجب منصور گويد كه منصور جعفر بن محمد صادق ( ع ) را براى سخن چينى كه از وى شده بود خواست چون آمد بر او وارد شود ربيع حاجب نزد او بيرون شد و گفت من تو را بخدا پناه دهم از سطوت اين جبار كه بر تو سخت خشمگين است ، فرمود من در پناه سپر خدايم از شر او ان شاء الله ، اجازه ورود براى من بخواه اجازه خواست و باو اذن داد و وارد شد و سلام كرد و جوابش داد و گفت اى جعفر تو ميدانى كه رسول خدا ( ص ) بپدرت على بن ابى طالب گفت اگر نبود كه طوائفى از امتم در باره تو آن را ميگفتند كه نصارى در باره مسيح گفتند در باره تو چيزى ميگفتم كه بهر جمعى گذرى خاك زير دو پايت را براى شفا برگيرند . و خود على ( ع ) فرمود در باره من دو كس هلاك شوند و من گناهى ندارم دوست غلوّكننده و
611
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 611