نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 545
وداع كنند گفتند يا ابن رسول الله خوب مهمانى كردى و عطاى شايان دادى ولى به غلامانت دستور دادى ما را بر كوچ كمك نكنند ؟ فرمود ما خاندانى هستيم كه در كوچيدن مهمان خود كمك ندهيم . 10 - رسول خدا ( ص ) نزد جوانانى از انصار آمد و فرمود براى شما قرآن ميخوانم و هر كه گريست بهشت دارد و آيات آخر سوره زمر را تلاوت كرد و از * ( وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلى جَهَنَّمَ زُمَراً ) * « برانند كافران را بدوزخ گروه گروه » تا آخر سوره ، همه گريستند جز يكى كه عرضكرد يا رسول الله من خود را بگريه زدم و قطره اى از ديدهام نريخت ، فرمود من باز ميخوانم و هر كه خود را به گريه زد بهشت دارد و بر آنها باز خواند و همه گريستند و آن جوان هم خود را بگريه زد و همه ببهشت رفتند . 11 - على بن سالم از پدرش كه گفت از امام صادق ( ع ) پرسيدم كه يا ابن رسول الله در باره قرآن چه گوئى ؟ فرمود آن كلام خدا و گفتار خدا و كتاب خدا و وحى خدا و تنزيل او است و آن كتابى است عزيز كه باطل از پس و پيش در آن راهى ندارد و نازل شده از حكيم حميد . 12 - حسين بن خالد گويد بامام رضا گفتم يا ابن رسول الله بفرمائيد قرآن خالق است يا مخلوق ؟
545
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 545