responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 401


مجلس شصت و سوم - روز جمعه سوم جمادى الاولى 368 1 - رسول خدا ( ص ) بامير المؤمنين فرمود آنچه برايت گويم بنويس عرضكرد يا رسول الله ميترسى فراموش كنم ؟ فرمود از فراموشى بر تو ترسى ندارم چون از خدا خواستم كه تو را حافظه دهد و فراموشت نكند ولى براى همكاران خود بنويس : على گويد عرضكردم همكارانم كيانند ؟ فرمود امامان از فرزندانت كه بدانها امتم از باران بنوشند و دعايشان مستجاب شود و بدانها خدا بلا را از ايشان بگرداند و به وسيله آنها رحمت از آسمان نازل شود و اين اول آنها است ( با دست خود بحسن اشاره كرد بعد بحسين ) سپس فرمود امامان از فرزندان اويند .
2 - امام صادق ( ع ) فرمود خداى عز و جل نامه اى پيش از مرگ پيغمبر بر او نازل كرد و فرمود اى محمد اين نامه وصيت تو است بنجيب از خاندانست ، گفت اى جبرئيل نجيب خاندانم كيست ؟
در جواب گفت على بن ابى طالب و بر آن نامه مهرهائى طلائى بود پيغمبر آن را بعلى ( ع ) داد و فرمود يكى از آن مهرها را بردارد و بهر چه در آنست عمل كند ، يك مهر را برداشت و بدان چه در آن بود عمل كرد سپس او را بپسرش حسن ( ع ) داد او هم مهرى برداشت و بآنچه در آن بود عمل كرد ، سپس آن را بحسين ( ع ) داد و مهرى برداشت و در آن يافت كه جمعى را بيرون بر براى

401

نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 401
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست