نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 321
و گوش . . ) هر چيز خود بخود پيش او دانسته است ميان او و آنچه داند دانشى فاصله نيست ( علم حضورى چون علم انسان بخودش ) اگر گفته شود بود مقصود ازليت وجود او است ( نه اخبار از زمان گذشته ) اگر گفته شود خواهد بود مقصود نفى نيستى مطلق از او است ( نه اخبار از آينده او ) منزه و برتر است از گفتار هر كه جز او را پرستد و جز او معبودى گيرد برترى بىاندازه او را سپاس گوئيم چنانچه از آفريدههاى خود پسندد و پذيرش آن را بر خود بايست داند و گواهم كه نيست معبود حقى جز خدا يگانه است ، شريك ندارد و گواهم كه محمد بنده و رسول او است دو گواهى كه بالا برند و دو چندان كنند عمل را سبكست ميزانى كه از آن بردارندشان و سنگينست ميزانى كه در آن گذارندشان باين دو ببهشت كامجو شوند و از آتش رها گردند و از صراط بگذرند و بشهادتين ببهشت روند و با نماز برحمت رسند بسيار بر پيغمبر و آلش صلوات فرستيد زيرا خدا و فرشتگان بر پيغمبر صلوات دارند ايا كسانى كه ايمان آورديد رحمت طلبيد برايش و درود فراوان فرستيد ايا مردم شرفى برتر از اسلام نيست و كرمى عزيزتر از تقوى و پناهگاهى مصونتر از ورع و شفيعى ناجحتر از توبه و گنجى سودمندتر از دانش و آبروئى بلندتر از بردبارى و حسبى شيواتر از ادب و رنجى پستكننده كننده تر از غضب و زيبائى آراسته تر از خرد و زشتيى بدتر از دروغ و نگهدارى بهتر از خموشى و جامه اى زيباتر از عافيت و غايبى نزديكتر از مرگ ايا مردم هر كه روى زمين راه مىرود بشكم آن فرو مىشود ، شب و روز شتاب دارند در ويران كردن عمر ، هر كس را رمقى در تن است خوراكى دارد و هر دانه را خورنده ايست و تو خود خوراك مرگى و هر كه طبع زمانه را داند از آمادگى غفلت نورزد
321
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 321