نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 26
3 - عبد الرحمن بن سمرة گويد عرض كردم يا رسول الله مرا بنجات رهبرى كن فرمود اى پسر سمره گاهى كك هواها مختلف و رأيها متفرق شد ملازم على بن ابى طالب باش كه او امام است و خليفه بر شما است بس از من او است فاروق كه تشخيص دهد ميان حق و باطل هر كه از او پرسد پاسخ گويد و هر كه ره جويد رهش نمايد هر كه حق نزد او طلبد بيابد و هر كه هدايت پيش او جويد بر خورد هر كه بدو پناهد آسوده اش سازد و هر كه باو متمسك شود نجاتش دهد هر كه باو اقتداء كند رهبريش كند اى پسر سمره سالم ماند هر كه تسليم او گردد و دوستش دارد نابود است هر بر او رد كند و دشمنش دارد اى پسر سمره براستى على از منست و روحش از روح منست و گلش از گل من ، او برادر من و من برادر اويم او شوهر دختر من فاطمه بهترين زنان جهانيانست از اولين تا آخرين دو پسرش امام امت منند و دو سيد جوانان اهل بهشت كه حسن و حسين باشند با نه امام از فرزندان حسين كه نهم آنها قائم آنها است در امتم و پر كند زمين را از عدل و داد چنانچه پرشده از ظلم و بيداد و صلى الله على محمد و آله اجمعين . مجلس هشتم - روز سه شنبه چهاردهم شعبان سال 367 1 - على بن فضال از پدرش روايت كرده كه از على بن موسى الرضا « ع » پرسيد از شب نيمه
26
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 26