نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 207
گل رحمت شده بهمراه چهار كس از خاندانم آفريده شدم خودم و على و حمزه و جعفر يكى گفت يا رسول الله اينها روز قيامت با تو سوار باشند ؟ فرمود مادرت بعزايت نشيند در آن روز كسى سوار نباشد جز چهار تن من و على و فاطمه و صالح پيغمبر خدا من بر براق سوارم و فاطمه دخترم بر ناقه عضباء من و صالح بر آن اشترى كه پى شد و على بر يكى از ناقههاى بهشت كه مهارش ياقوتست و بر او دو حله سبز باشد و ميان بهشت و دوزخ بايستد و در آن روز مردم از عرق تن مهار شدهاند بادى از طرف عرش بوزد و عرق آنها را خشك كند فرشتگان مقرب و صديقان گويند اين ملكى است مقرب يا پيغمبرى است مرسل منادى از طرف عرش ندا كند ولى او على بن ابى طالب برادر رسول خداست در دنيا و آخرت . 8 - امام دهم على بن محمد - در مصاحبه موسى با خداى عز و جل : موسى ، معبودا پاداش كسى كه گواهى دهد من رسول و نبى و هم سخن توام چيست ؟ خدا : فرمود فرشتگانم بيايند نزد او مژده بهشت باو دهند . س معبودا پاداش كسى كه برابرت بايستد و نماز بخواند چيست ! ج - نزد فرشتگانم باو مباهات كنم در سجده و ركوع و قيام و قعودش و هر كه چنين باشد او را عذاب نكنم . س - پاداش كسى كه مسكين را بخاطر تو اطعام كند چيست . ج - روز قيامت دستور دهم منادى جار كشد كه فلانى پسر فلان از آزاد كردههاى خداست
207
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 207