responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 173


و امانت را ميپرداختند و دروغ نميگفتند خدا باين سبب امر آنها را اصلاح كرد . ذو القرنين تا دم مرگ نزد آنها ماند و پانصد سال عمر داشت .
7 - امام پنجم فرمود رسول خدا ( ص ) خالد بن وليد را بتيره بنى المصطلق فرستاد كه از جذيمه بودند و ميان آنها و بنى مخزوم در دوران جاهليت كينه اى بود چون بر آنها وارد شديد پيرو رسول خدايند و از او عهدنامه اى دارند خالد گفت اذان نماز گفتند و نماز صبح را با آنها خواند و دستور داد آنها را غارت كردند و جمعى از آنها را كشت عهد نامه خود را برداشتند و خدمت پيغمبر ( ص ) آمدند و از جنايات خالد بن وليد گزارش دادند آن حضرت رو بقبله كرد و گفت خدايا از آنچه خالد بن وليد كرده است من بتو بيزارم سپس جامه و كالائى از غارت خدمت رسول خدا ( ص ) آوردند و آن حضرت بعلى فرمود تو نزد بنى جذيمه تيره بنى مصطلق برو و از آنچه خالد عمل كرده رضايت آنها را بعمل آور و دو گام خود برداشت و فرمود اى على قضاوت جاهليت را زير دو پاى خود گذار على ( ع ) نزد آنها آمد در باره آنها بحكم خدا دستور داد و چون برگشت فرمود اى على ( ع ) گزارش بده كه چه كردى ؟ گفت :
يا رسول الله هر خونى را ديه دادم هر جنين كه سقط شده بود بعوض بنده يا كنيزى دادم و هر مالى تلف شده بود عوض دادم و مبلغى زياد آمد كه بحساب كاسه سگها و ريسمان گله بانان آنها دادم باز هم زياد آمد بجبران ترس زنان و هراس كودكان آنها دادم و باز هم چيزى مانده بود باحتياط از دانسته و ندانسته بآنها دادم و قسمت زيادى آخرين را هم بآنها دادم تا از شما راضى شوند فرمود على بآنها

173

نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 173
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست