نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 126
و آن روزى است كه خدا دين را در آن كامل كرد و تمام كرد در آن نعمت را بر امتم و اسلام را دين پسنديده آنها ساخت سپس فرمود اى گروهان مردم براستى على از من است و من از على از گل من خلق شده و بعد از من امام خلق است آنچه از سنت مورد اختلاف شود براى آنها بيان كند و او امير مؤمنان و پيشواى دست و روسفيدانست و يعسوب مؤمنين و بهتر وصيين و شوهر سيده زنان عالميانست و پدر امامان رهبر است ، گروهان مردم هر كه على را دوست دارد دوستش دارم و هر كه على را دشمن دارد دشمنش دارم هر كه بعلى پيوندد باو پيوندم و هر كه از على ببرد از او ببرم هر كه بعلى جفا كند باو جفا كنم و هر كه با على دوست دارى كند با او دوستى كنم و هر كه با على عداوت ورزد با او عداوت ورزم اى گروهان مردم من شهر حكمتم و على بن ابى طالب در آنست و بشهر نيايند مگر از درش دروغگويد هر كه گمان دارد مرا دوست داشته و با على دشمن است ، اى گروهان مردم بدان كه مرا مبعوث بنبوت كرده و بر همه خلق برگزيده من على را براى امتم در زمين بخلافت نگماردم تا آنكه خدا نامش را در آسمانها بلند كرد و ولايتش را بر ملائكه واجب نمود * ( وَالْحَمْدُ لِلَّه رَبِّ الْعالَمِينَ ) * و صلواته على خير خلقه محمد و آله . مجلس بيست و هفتم - روز جمعه غره محرم سال 368 پس از رجوع از مشهد 1 - از جبله مكيه گويد شنيدم ميثم تمار قدس الله روحه ميگفت بخدا اين امت پسر پيغمبر خود
126
نام کتاب : الأمالي ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 126