نام کتاب : الاعتقادات في دين الإمامية ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 140
و حضرت باقر عليه السّلام در حديث طولانى فرمود : ميانهء خداوند و احدى قرابتى نيست ، بدرستى كه محبوبترين خلق بسوى خدا و گرامى ترين ايشان بر خدا كسيست كه متقىتر و عملكننده تر بطاعت خدا بوده باشد ، به خدا قسم هيچ بندهاى خود را نزديك به خدا نميكند الا بواسطه طاعت ، نيست با ما خط فراغتى از آتش و نه بر خدا موجهست براى احدى حجتى ، هر كه مطيع خدا است دوست ما است و هر كه نافرمان خدا است دشمن ما است و دوستى ما بدست نميآيد الا بورع و عمل صالح ، و بتحقيق كه نوح عليه السّلام عرض نمود : پروردگار من پسرم از اهل من است و بدرستى كه وعدهء توست حق و تو احكم الحاكمينى ، حقتعالى در جوابش فرمود : بدرستى كه او از اهل تو نيست ، او فاعل عمليست غير صالح پس سؤال مكن مرا امرى كه نيست براى تو علمى به آن بدرستى كه من نصيحت تو مينمايم كه مبادا از جاهلان باشى ، نوح عرض نمود : پروردگارا پناه مىآورم به تو از اينكه سؤال نمايم تو را امرى كه علمى به آن ندارم و اگر مرا نيامرزى و رحم ننمائى از جمله زيانكاران خواهم بود [1] و از حضرت صادق عليه السّلام سؤال شد از معنى اينكه حق تعالى فرمود كه : در روز قيامت مىبينى آن كسانى را كه دروغ گفتهاند بر خدا كه رويهاى آنها سياه شده آيا نيست در جهنم جايگاه متكبران [2] ؟ فرمود مراد كسى است كه ادعا كند كه امام است و امام نباشد عرض شد اگر چه علوى فاطمى باشد ؟ فرمود : اگر چه علوى فاطمى باشد . و ايضا آن حضرت فرمود : نيست فرق ما بين شما و كسى كه مخالف شما باشد مگر امرى مضمر و پنهان ! عرض شد كه مضمر چه چيز است