responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الاعتقادات في دين الإمامية ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 101


باب ( سىام ) اعتقاد در كيفيت نزول وحى و كتب در امر و نهى ابن بابويه رحمة الله عليه گويد : اعتقاد ما در اين باب آنست كه ميان دو چشم اسرافيل لوحى است و چون حق سبحانه و تعالى خواهد كه تكلم بوحى فرمايد آن لوح مىخورد بر جبين اسرافيل ، پس در آن لوح نگاه مىكند و ميخواند چيزى را كه در آن نوشته [1] و آن را بميكائيل



[1] شيخ مفيد عليه الرحمه بعد از نقل كلام ابو جعفر بن بابويه رحمه اللَّه تعالى فرموده است كه : ابو جعفر اخذ نموده است اين اعتقاد را از حديثهاى شاذى چند ، و آن مخالف است با آنچه پيش ذكر نموده كه لوح نام ملكى از ملائكه خداوند تعالى است بعد از آن شيخ مفيد عليه الرحمه فرموده است كه وحى كلام آهسته است در اصل و بعد از آن اطلاق شده بر هر چيزى كه قصد شده است به آن بسوى فهمانيدن مخاطب بطريق پوشيدن آن از غير مخاطب و مخصوص داشتن او را به آن فهمانيدن دون غيرش ، و هر گاه نسبت داده شود وحى به خداوند تعالى بوده باشد در آنچه مخصوص ميگرداند به آن رسولان را صلى اللَّه عليهم بخصوصه نه غير ايشان بحسب عرف اسلام و شريعت پيغمبر ما صلى اللَّه عليه و آله يعنى حقيقت شرعيه در اين معنى است فرموده خداوند تعالى كه : * ( وَأَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعِيه ) * تا آخر آيه ( سورهء القصص آيه 7 ) پس اتفاق نموده‌اند اهل اسلام بر آنكه آن وحى خوابى و سخنى بود كه شنيد آن را مادر موسى عليه السّلام بخصوصه در خوابش فرموده است خداوند تعالى كه : * ( وَأَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ ) * تا آخر آيه ( سورهء نحل آيه 68 ) قصد نموده است خداوند به اين وحى الهام پوشيده را هر گاه مختص باشد به كسى كه جدا نموده و اختصاص داده است او ( را ) نه غير او را پس بوده باشد علمش حاصل از براى نحل ( زنبور عسل ) بدون كلامى كه آشكارا نموده باشد به آن متكلم پس شنوانيده باشد آن را به غير او . و فرموده خداوند تعالى كه : * ( وَإِنَّ الشَّياطِينَ لَيُوحُونَ إِلى أَوْلِيائِهِمْ ) * ( سوره انعام آيه 121 ) يعنى شياطين وسوسه مينمايند بسوى دوستان خود بسبب آنچه القاء ميكنند ايشان را از سخن در بالا و منتهاى گوشهاى ايشان كه دوستان ايشان مخصوص ميگردند بعلم به آن نه غير ايشان و فرموده است خداوند تعالى كه : * ( فَخَرَجَ عَلى قَوْمِه مِنَ الْمِحْرابِ فَأَوْحى إِلَيْهِمْ ) * ( سوره مريم آيهء 11 ) قصد فرموده است خداوند به آن كه اشاره نموده بسوى قوم بدون اظهار كلام ، تشبيه نموده است خداوند آن اشاره را بوحى ؛ به جهت پنهان بودن آن از غير مخاطبين و پوشيده بودنش از غير ايشان و گاهى مينمايد خداوند در خواب خلق بسيارى را چيزى را كه درست مىآيد تاويل آن ثابت و ميگردد حق آن ليكن اطلاق نميشود بعد از استقرار عرف شريعت ، بر آن خواب اسم وحى ، و گفته نميشود در اين وقت يعنى بعد از استقرار عرف شرع از براى كسى مجبول مىنمايد او را بر دانائى چيزى آنكه وحى شده است بسوى او ، و نزد ما اماميه ثابت است كه خداوند تعالى ميشنواند حجتها را بعد از پيغمبرش صلى اللَّه عليه و آله كلامى را كه القاء مىكند بسوى ايشان يعنى اوصياء در دانستن علم مستقبل ، ليكن اطلاق نميشود بر آن وحى به جهت آنچه پيش ذكر نموده‌ام از اجماع مسلمين بر آنكه وحى نميباشد از براى هيچ كس بعد از پيغمبر ما صلى اللَّه عليه و آله ، بر آنكه گفته نميشود در هيچ يك از آنچه ذكر نموده‌ايم آن را ، كه وحى است بسوى كسى ( يعنى در باب زنبور عسل و مادر موسى و ساير آنچه گذشت وحى گفته نميشود ) و از براى خداوند تعالى است كه مباح و تجويز نمايد اطلاق نمودن سخنى را وقتى و منع نمايد آن را وقتى ديگر و منع نمايد نام بردن به چيزى را در وقتى و مرخص كند آن را در وقتى ديگر ، و اما معانى پس آنها نميگردند از حقيقت خود به نحوى كه مقدم داشتيم آن را و بعد از آن فرموده است شيخ مفيد عليه الرحمه : و اما وحى از جانب خداوند تعالى بسوى پيغمبرش صلى اللَّه عليه و آله پس بود يك بار بشنوانيدن او كلام را بدون واسطه ؛ و يك بار ديگر بشنوانيدن او سخن را بر زبان ملائكه عليهم السّلام ، و آنچه ذكر نموده است آن را ابو جعفر ابن بابويه رحمة اللَّه تعالى از لوح و قلم و آنچه ثابت مىشود در آن پس بتحقيق كه آمده است به آن مضمون حديثى مگر آنكه ما عزم نداريم بر قائل شدن به آن و جزم نميكنيم بر خداوند بدرستى آن و گواهى نميدهيم از آن به آنچه دانسته‌ايم آن را ، و نيست خبر به آن متواتر ؛ كه قطع كند عذر را ، و نه بر آن است اجماعى ، و نه نطق نموده است به آن قرآن و نه ثابت گرديده از جانب حجت خداوند كه تسليم كنيم آن را ( يعنى آن را بپذيريم ) و وجه آن است كه توقف كنيم در آن و تجويز نمائيم آن را و نه قطع كنيم آن را ، و نه دفع كنيم آن را و بگذاريم آن را در حيز امكان ، و اما جزم نمودن ابو جعفر رحمه اللَّه بان و علم او بر اعتقاد داشتن آن پس آن مستند مىباشد بنوعى از تقليد و نيستيم ما از اهل تقليد اصلا . مفيد

101

نام کتاب : الاعتقادات في دين الإمامية ( فارسي ) نویسنده : الشيخ الصدوق    جلد : 1  صفحه : 101
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست