" او دو گوساله از طلا ساخته يكى را در قدس و ديگرى را در " دان " قرار داد و در كنار آنها حيواناتى را قربانى كرد و به مردم گفت : اين ها خدايان شما هستند كه از مصر شما را به سوى ( شكيم ) روانه ساختند ، بنابراين در پيشگاه آنها قربانى كنيد و به طرف اورشليم نرويد . پس مردم خواسته او را پذيرفتند " [1] در كنار پرستش گوساله ، يربعام آنان را به پرستش خدايانى ديگر ، از جمله " عشتروت " خداى صيدونيها و " كموش " خداى موُ آبى ها و " مكلوم " خداى عمونى ها ، فرمان داد . [2] بعد از سه سال كشور يهودا به همين سرنوشت گرفتار شد و مردم به بت پرستى روى آوردند . [3] " شيشق " فرعون مصر فرصت را غنيمت شمرد و در سال 926 ق . م به منظور پشتيبانى از يربعام و پايان دادن به دولت پسر حضرت سليمان و طرفداران وى ، طى هجومى قدس را اشغال نمود " و خزانه هاى خانه خدا و كاخ فرمانروا و حتى سپرهاى زرينى را كه حضرت سليمان ( عليه السلام ) ساخته بود با خود به غارت برد " [4] ظاهراً شرايط عمومى جامعه ، فرعون مصر را براى تداوم سلطه خود يا سلطه هم پيمانش يربعام يارى نكرد بنابراين پس از عقبنشينى او ، اين كشور كوچك اندكى از موجوديت خود را بازيافت ولى نبردها با يربعام همچنان ادامه يافت . چنان كه " آرامى ها " نيز از ضعف دو دولت موجود در منطقه استفاده نموده و با هجوم به كشور يهودا پس از به اسارت درآوردن سرانشان ، آنان را به سوى پايتخت
[1] سفر ( فرمانروايان ) فصل 12 : 26 - 33 . [2] سفر اخبار فرمانروايان فصل 12 : 31 و سفر دوم فرمانروايان فصل 11 : 13 - 15 و فصل 13 : 9 . [3] سفر اول اخبار فرمانروايان فصل 14 : 21 - 24 و سفر دوم فصل 11 : 13 - 17 و فصل 12 . [4] سفر اخبار فرمانروايان فصل 14 : 25 - 26 .